
خب من قبلا باید خودمو معرفی میکردم آتاناز چهارده ساله تو فیک نوشتنم تازه وارد نیستم ولی خب غلط املایی خیلی دارم («_»همیشه علامت سه می و«&»همیشه علامت تهیونگ)
از زبان تهیونگ با کوک و جیمین از در بیگ هیت بیرون اومدیم نگاهی به دور اطراف کردم که یه دختر نظرم رو جلب کرد کمی که دقت کردم دیدم که همون دخترست که منو زد کوک رد نگاهم رو گرفت رسید به همون دختر کوک_اون همون دختره نیست که تورو زد هیونگ &اره خودش جیمین_واقعا از این کتک خوردی...این که اصلا نمی خوره بتونه یه پسه بکشه &نگاه به قد هیکلش نکن دیدم دختره پاش رو زد به دیوار و بعد پاشو گرفت شروع کرد به اه ناله &بریم جلو ببینیم چی شده جیمین_ما قرار بود بریم خوابگاه کوک_چند دقیقه بیشتر طول نمی کشه جیمین اوفی کشید و بعد گفت:باشه
از زبان سه می با عصبانیت گوشی رو قطع کردم رفتم این این فیلما گوشی مو پرت کنم که منصرف شدم چون من هنوز پول این موبایل رو ندادم رفتم لقد بزنم به موترم که منصرف شد..اخه من چطوری می تونم این جیگر خوشگلو مو بزنم و بعد دستم رو نوازش وار به موترم کشیدم برگشتم سمت دیوار و یه لقد به دیوار زدم که پام قلم شد _ای ای ای پام ....مامان
از زبان تهیونگ رفتیم جلو ...دختره که متوجه ما شده بود با تعجب بهمون نگاه کرد کوک_حالت خوب _نه کوک_چرا _فوضولی کوک_نه شاید بتونیم بهت کمک کنیم نگاهی بهمون کرد چون ماسک زده بودیم نمی تونست قیافه هامونو ببینه _نمی تونید کمک کنید جیمین_حالا تو بگو شاید تونستیم کمک کنیم _باشه اکید وارم بتونید کمک کنید...خب من گند زدم &چرا _زدم دست رئیس مو پیچوندم صبر کن ببینم اون تو بیگ هیت کار میکنه..یعنی منو میگه &مگه رئیس کیه _یه ایدول چند دقیقه پیش بهش برخوردم زدم دستش رو پیچوندم کوک_خب تو که میدونستی ایدول چرا زدیش _نمیدونستم...اصلا من به اهنگ علاقه ای ندارم که بخوام ایدول هارو بشناسم...الانم از دوستم پرسیدم و اون گفت کسی که من زدمش عضو گروه بی تی اس...گروهی که من قرار بادیگاردش بشم پس قرار بادیگاردمون باشه جیمین_الان پشیمونی _این سگ خندیدم و گفتم_خب برو عذرخواهی کن
_نمیشه &چرا _اگه برم غرورم خورد میشه پوزخندی زدم که زیر ماسکم دیده نشد &خب یا باید غرورت رو انتخاب کنی یا کارت _معلوم غرورم کوک_غرور براتو پول میشه اخه دختره تو فکر رفت گفت_خب نه ولی...اه...باشه میرم عذرخواهی میکنم و خواست از بین ما رد بشه که استینش رو گرفتم نگاهی بهم کرد &قبلش می خوای تمرین کنی که چی بگی _اره ...قبلش تمرین میکنم &مثلا من جای رئیست _باشه...خب...من غلط کردم...شکر قهوه ای خوردم..جان مادر..جان هرکی که دوست داری اصلا اون دستت رو بده من ماچ کنم دستم رو بلا بردم نگاه تعجبی بهم کرد &چیه چرا اونجوری نگاهم میکنی....خب دستم خسته شد ...ب...ب...و...س...ش...دیگه _تو انگار خیلی تو نقشت فرو رفتی ماسکم رو برای چند ثانیه پایین دادم و دو باره بالا دادم گفتم_حالا ...ب....ب...و....س...ش
بزن بعدی بجای شیش تا هفتا زدم برو بعدی
_شما &نمی خوای ..ب....ب...س...ی....ش و اشاره به دستم کردم اخمی کرد دستم رو کشید پایین و با حرص گفت_خیلی پرویی و بعد رفت سمت موتر سیکلت کلاه ایمنی رو سرش کرد بعد از چند ثانیه موتر رو روشن کرد رفت جیمین_واو...چه قدر خوب موتر سواری میکرد
خب اینم از این پارت فعلا بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییی
کممممممممممممممممممممم نوشتی😩💔
😿😿😿💔💔💔
عالییییییی ولی بدو سریع پارت بعد🙂❤
مثل همیشه اولین کامنت 🥺🥺💜💜💜💜 زود پارت بعد بزاره 🥺🥺🥺💜💜