اومدم با پارت جدید
یهو گوشی مریبنت زنگ خورد
از زبان مرینت گوشیم زنگ خورد جواب دادم ادرین بود گفتش مریژنت نمیای سر قرار که گفتم وای ببخشید یادم رفت الان میام و قطع کردم و معجون و کتاب و قایم کردم و رفتم سر قرار رسیدم زنگ زدم به ادرین و پرسیدم طبقه چندمی؟؟؟ گفتش اخر گفتم الان میام رفتم و نشستم که ادرین گفتش راستش مرینت می خواستم بگم که راستش اِاِاِاِ من مرینت من تو رو دو. ت دارم گفتم چییییییی
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عااالی بود ♥♥♥ب داستانم حتما سر بزنید پشیمون نمیشید ♥♥
سلام عالی بود ادامه
سلام میخواین داستانتون رو معرفی کنم؟
نه ممنون چون که ادامه نمیدم
سلام چرا پارت بعدی نمیاد
چون هیچکس داستانمو دوست نداره
عالیییی
دنبالی دنبال
کن