سلام دوستان این پارت ۲ هستش
آدرین : چشم خانم تجربه ایی که من از عشق دارم همش امیده وقتی کسیو دوست داشته باشی برای رسیدن بهش کل دنیا رو بهم میریزی اما عاشقی من پیچیدست و اندازه یه دنیاست اگر منو هزاران بار رد کنه اگه هزاران بار بگه دوستم نداره بازم تسلیم نمیشم خانم : ممنون آدریم مرینت : واییییی
وقتی اینو گفت یاد کت نوار افتادم وقتی من وانمود کردم که عاشقشم اوند خونمون و هین جمله رو گفت اگه ... اما نه امکان نداره و زنگ خورد رفتم از مدرسه بیرون تا برم توی کشتی که یهو
ماشینی جلوم وایساد آدرین بود دیدم یکی کنارشه وقتی در ماشینو باز کرد دیدم کاگامیه قلبم آتیش گرفت آدرین بهم سلام کرد اما من نکردم و رفتم وقتی رسیدم به کشتی
لوکا رو دیدم که دستش تو دست کلوییه اما چون لوکا دوست خوبه منه و فقط برام مثل یه دوسته به همه سلام کردم داشتیم شروع میکردیم که یهو
دیدم آدرین با کاگامی دست تو دست هم میومدن وقتی دیدمشون از خود بیخود شدمو بلند شدم و رقتم و جلوشون وایسادم کسی هیچی نگفت منم ساکت موندم و به کسی افتادم که هنوز دوستم داره
و فهمیدم از اول هدف من جیز دیگه ای بوده به آدرین نگاه کردم و به کاگامی اون موقع قلبم بدجور شکست که با هیچ دارویی ترمیم نمیشد همون موقع که صدای شکستن قلب من اومد بارون گرفت
و یک رعد و برق بین منو آدرین به کشتی خورد من از سر جام تکون نخوردم اما آدرین خودشون کاگامی رو پرت داد تا رعد و برق بهش نخوره اما من نگاهی به هر دوشون که بخش زمین شده بودن کردم و از کشتی رفتم هنوز بارون بود و زیر بارون
زیر بارون گریه میکردم و یاد اون روز بارونی که عاشق آدرین شده بودم افتادم و فهمیدم که دیگه آدرین برام چیزی نیست و یهو کت نوار رو دیدم که داشت توی پاریس پرسه میزد و تبدیل شدم
که یهو
این پارت هم تموم شد بای دوستان لایک یادتون نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
  
 
 
فقط منم یا شمام عاشق فونت تستچی اید؟ 😐