قسمت قبل که هیچی.این قسمت رو باید چهار چنگولی چسبید. در قسمت قبل متوجه شدیم که بیشتر از نصف دانش آموزان نیومده بودن،دیوید و لایلا از این به بعد با هم هستن و...
از زبان مرینت/زنگ تفریح تموم شد و رفتیم توی کلاس.و دنیل مثل کلاس قبلی بغل دستی من بود.همونجور میخکوب😶. با خودم گفتم شاید یه مشکلی داشته باشه که اینطوری میکنه🤔.پس باید مشکلش رو حل کنم.ازش پرسیدم:«دنیل!چرا تو اینطوری هستی؟یعنی چرا رفتارت عجیبه؟...🙂»اعصابش خورد شد و گفت:«تو اگه پیش بد ترین دختر توی تاریخ بشینی و اون هم عین احمق ها با تو رفتار کنه،تو جور دیگه ای می تونی باشی؟»من:«بد ترین دختر چیه؟احمق کیه؟من حرف هاتو متوجه نمیشم.» دنیل:«برو بابا😡.»
همون لحظه آلیا اومد داخل کلاس و بعد معذرت خواهی خواست بیاد پیش من بشینه.
دنیل گفت:«ایول🤩» و سریع رفت سر جاش نشست. آلیا اومد و گفتم:«ببین اگه می خوای در مورد اون موضوع صحبت کنی، باید وایسی تا زنگ تفریح بخوره و بریم توی کتاب خونه.»آلیا:«باشه»
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
من که میگم خدمتکاره تار مو و خون رو فک میکنه اشغاله میزیزه دور
شاید چون میدونه که لیدی باگه 😨
شاید🤔.
عالی بود
ممنون.
محشر بود🤩
چالش یک دیوید بود.(اگه اسمشو درست نوشته باشم😐)
چالش دو:حتما می خواد مرینت رو از یک خطر دور کنه...
میخوام داستانو لو بدم😈البته اگه حدسم درست باشه😈
فکر کنم دیوید از این ردیاب ها که منم تو داستانم ازش استفاده کردم گذاشته تو کیف مرینت،بعد دنیل میخواسته اونو برداره تا مرینت در خطر نیوفته.(فکر کنم.)
شما هم مثل من از داستان های امنیتی خوش تون میاد؟
ولی نه.اشتباهه.
اره🤩
چالش1:اون فکر می کنم دنیل بوده
2:چالش:«چرا دنیل با مرینت اینقدر سرد و بی روح رفتار میکنه؟چرا دنیل از مرینت بدش میاد؟»توی نظرات بگین.
اممم... خب...🙇♀️....
باتشکر
وای فقط دیگه از اسم جرمی بدم میاد میشنوم دویتا دارم جدمی رو خفه کنم
خیلیا با شما هم نظر هستند.
عالی بعدی را زود بزار 🤩💙
چشم
چالش1:اون حتما دنیل بوده
چالش2:به نظرم......نمیدونم خدا شاید میخواد از دست لایلا نجاتش بده ام نه خیلی چرته نمیدونممممممم
با تشکر از جواب شما.