
خوب دوستان من خیلی از دستتون ناراحتم اصلا کامنت نمیزارین من ببینم کامنت ها کمه دیگه نمیزارم(البته براتون محم نی که بزارم یا نه😣😟 )
از زبان نامی: اون یارو که به جیمین شلیک کرد:نه عزیز جان اون مُرده . $جان 😡تو جیمین و کشتی(علامت مرده@)@بله کشتمش خوب کردم دلم خواست $تو بوقققق تو یه بی رحم بیغغغغ بیقققققق بیقققققق بیییییق ¥بسه فحش بارونی کردی $این فحش بستش نی باید ادب شده 😭😡😡😡😡&خوب فکرم ادب شد چون زنگ زدم پلیس $ماریا تو از کجا پیدات شد برو خونه وگرنه تو و مامانت رو میکُشن & میدونم ولی مامانم رو کشتن😭😭😭😭😭😭جلو چشم من اینا خیلی بی رحمن ^من خوبم @این چه پرو بزنم نابودش کنم *نمیزارم &جانم الان چیشد^گفتم که من خوبم. و از زمین بلند شد و شروع به راه رفتم کرد &اینجا انگار جای من نیست من برم بای بای@کجا دختر جون من با تو کار دارم. و از پشت کلاه ماریا رو گرفت و کشید & ولم کن وگرنه کاری میکنم مرغ ها که هیچ هوا پیما های اسمون به حالت گریه کنند از زبان ماریا:@مثلا چی کار میکنی.منم دستش رو یه گاز محکم گرفتم@اییییییییی کمک کمک کنین&حالا کجاش رو دیدی.......جیییییییییییییییییییییییییییییغشعغغغغغغ@گوشم کر شد بسه. تو همین زمان ماشین پلیس هم رسید مرد رو دستگیر کرد و چند دقیقه بعد آمبولانس رسید جیمین رو برد $من و کوک باهاش میریم & منم میرم پیش سوری فردا هم فکر کنم مسابقه آخر تاج باشه *اگه فردا مسابقه باشه که ماهم بای بیایم&یه نفرتون هم بیاد کافی فقط یکی رو میخواهم برای اینکه نشون بدم با شماهم دیگه اگه اینطوری نبود با سوری میتونستم خودم برم .الان میام اونجا وسایلم رو جمع میکنم میرم پیش سوری ₩اخه......&اخه بی اخه راستی من فردا بعد مسابقه بر میگردم ایران £چرا &چون یکی بهم گفت دیگه عضو این گروه نیستم (و یه نگاه ریز به نامجون کرد) $ببخشید اون بخاطر خودت بود ه آسیب نبینی &الان چی الان که اونا دستگیر کردن بازهم همینو میگی^دعوا واسه بد من الان واجب تره & راست میگه شما برین منم میرم پی کار خودم اگرم خواستم بمونم پیش سوری میمونم
فردا صبح (علامت سوری#)# ماری پاشو پاشو باید بری برا تمرین & واییی یا خدا ساعت چند😨😨# شیش صبح😂😂😂😂&میکشمت😂😂😂😂😂😂😂# دروغ گفتم مسابقه افتاد فردا امروز میریم کلی خوش میذگرونیم &یوهو بریم پایین صبحانه بخوریم# راستی مامان بابام برای یه کار تحقیقاتی رفتن جیجو &اهیو #بریم صبحانه.......،،.&میگم کجا بریم # یه جا تفریحی پیدا کردم پشت خونمون یه ساختمون مخصوص بچه هایی مثل ما کسایی که کارت عضویت داشته باشن رایگان &تو کارت عضویت داری #اره &خو چیا داره# یه طبقه بدرد گیمر ها میخوره یعنی انگار برا منو تو ساختن یه طبقه بازی های رقص یه طبقه بازی های فکری یه طبقه...&اووووووو پس جای باحالی از ساعت چند باز #الان فکر نکنم باز باشه چون تازه ساعت شیش😂😂😂&اره😂😂😂😂# ما نه میریم راستی اتاق کناری اتاقم رو دیدی&اره# ما وقتی اینجا رو خریدیم این اتاق اضافی بود گذاشتیم برای مهمان دیشب که منو تو خوابیدیم مامان بابام وسایلت رو بردن تو اون اتاق اونجا رو کردن اتاق تو&واقعا😍ممنون😘😄#خواهش میکنم &صبر کن بینم همون اتاق که گفتی پنجره اش به اتاق تو اتصال داره؟#اره همون & آخ جون اینطوری که میتونیم کلا پیش هم باشیم اگرم بخواهیم بیام اتاق هم نمیخواد راه بیام از پنجره میاییم#اره😂😂😂
از زبان ماریا:تو راه بودیم داشتیم میرفتیم به اون مرکز بازی که با چیزی که دیدم کپ کردم&سوری#هن&سوری اون .....اون یارو همونی که به جیمین تیر زد#جانم چی چی بلغور میکنی برا خودت&به جان خودم خودشه حالا چه کنم #با سریع بریم تو پاساژ.ولی دیگه دیر شده بود و اون سریع دست منو گرفت&ولم کن 🚫🚫🚫🚫#ولکن کن وگرنه با پلیس طرفی😡😡@هِ نیگا کن به کجا رسیدیم که یه جوجه کوچولو داره یه فیل رو تحدید میکنه & تو مورچه هم نیستی چه برسه به فیل(در حال تقلا اینو میگه)@خفه شو &سوری پاساژ (اروم میگه اینو جوری میگه که سوری لب خونی کنه) # چی میگی (اونم اروم میگه)&نگهبانها پاساژ.سوری سریع موضوع رو گرفت از زبان سوری:سریع رفتم تو به نگهبان ها موضوع رو گفتم+اومدیم خانم کوچولو&ممنون+هی اون دختر رو ول کن وگرنه باید یک عمر آب خنک بخوری @تو داری منو تحدید میکنی.یهو جوش آوردم دور کشی کردم و با پا پریدم تو صورتش &ممنون سوری جون#خواهش میکنم&بریم خونه باشه مامانت اینا اومدن بریم اینجا یکم ترسیدم#بریم .تو راه بودیم که یه نفر اومد جلومون # یا خدا تو دیگه کی هستی (اون یارو÷)÷من داکس فور هستم از آینده اومدم ببخشید فکر کنم زمان رو اشتب اومدم شما میدونید الان چه زمانیه&اره😯ولی تو یکم عجیبی÷موجود عجیب زمان رو بگو# فعلا تو عجیبی (تو دلش)&ما الان تو سال ۲۰۱۹ هستیم÷خوب من سه سال قبل اومد ممنون موجودات عجیب.......&میگم سوری این یارو چه عجیب بود #اره ....یعنی قرار سه سال دیگه چه اتفاقی بیفته &نمد والا
جیمین^تهیونگ €شوگا*نامجون $)( جین £کوکی ¥جیهوپ ₩) از زبان بی تی اس:(نکته الان همه خوبن و اومد خواب گاه اوکی)^میگم یعنی الان حال ماریا خوبه؟ $هرچی باشه الان پیش سوری جونش دیگه داره حتما حال میکنه فردا هم یکی باهاش بره من نمیتونم برم حوصله جواب به پرسش هاش رو ندارم ¥من میرم یه کاری هم باهاش دارم €بچه ها.همه باهم:هوم €یه حسی بهم میگه سه سال دیگه قرار گریمرمون عوض شه^تو احساساتت همیشه خوب بوده بگو ببینم حالا چه شکلی €اونو که نمیتونم بگم خنگول😂ولی فکر کنم آرمی باید باشه صبر کن بینم اون چشاش چه خوشگله البته......&البته چی €دروغ گفتم😂^خر ، بی شعور 😡تازه داشتم برنامه ریزی میکردم ¥برا چی &برای اینکه اذیت کن دختر رو .......... رینگ رینگ (زنگ) €من میرم در رو باز کنم . €سلام÷سلام کار واجب دارم میتونم بیام تو (همون یارو عجیب) €اره÷ممنون..........^سلام ببخشید شما÷من داکس فور هستم باید یه چیزی بگم پس وسط حرفام حرف نزنین چون منم & سر تا پا گوشیم بگو داکس فور÷خوب شما سه سال دیگه سه تا گریمر براتون میاد که سر گروه شون یعنی اصلی شون خوناشام €اااا÷حرف نباشه داشتم میگفت این خوناشام عاشق یکیتون میشه........ (توقع نداشته باشین بگم چون اونتوری فرشته گریمر اسپویل میشه😐)
ببخشید کم بود من الان معلم ریاضیم و فارسیم کل کتابو ریخت رو دارن تکلیف هارو میترکونن من برم بای
لایک +کامنت=فالو تو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مثل همیشه کیوتی منننن عالی بودددد
عالییی خواهرعزیزم ادامه اش روبده
چشم فقط به خاطر اونایی که داستان رو میخونن ادامه میدم نه برای اونایی که همون پارت اول رو خوندن دیگه نخوندم من موندم اون ۵۰ نفری که عضو هشتم پارت یک رو خوندن کجا رفتن😑
یعنی من بزنم شماها یی که میگن حمایت میکنم ولی حمایت نمیکنن رو بزنم بکشم
شاید باید صبر کنم تا ز قوره حلوا سازین😑