دوستان قسمت پنجم داستان . و اینکه اگه هر قسمت کوتاهه متاسفم سعی می کنم بیشترش کنم ولی خیلی نمیشه چون به دلیل طولانی شدن از جذابیت داستان کم بشه امیدوارم خپشتون بیاد
سارا کمی از حرف های رینو ترسیده بود اما چیزی از کنجکاوی اش کمد نشده بود . همان لحظه فردی با ردای سیاه و قدی بلند به سارا طعنه ای زد و از کنارش رد شد سارا تنها چیزی که می توانست از صورت زیر کلاه ببیند چشمان سبز و درشتش و لبخند شیطانی ای که به او زده بود...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
خیلی باحال بود خوشم اومد کم کم داره جذاب میشه
خیلی خوبه ولی اگه بلند ترش کنی به خدا از جذابیتش کم نمیشه باحال ترم میشه . انقدر خسیس بازی در نیار !
ای بابا .. اگه طولانی باشی خواننده خسته میشه و به مرور از جذابیتش کم میشه از قدیم گفتن
اهسته و پیوسته
خسیسسسس
عجب حالا خسیسم شدیم . به خدا این مغزه داغ میکنه عین کامپیوتر نمیشه که منم اگه هرقسمتشو بخوام طولانی کنم خسته میشم بعد اون موقع خودمم نمیفهمم چی مینویسم
ولی ممنون که نظر دادی همین که واسه ی یه. داستان به نویسدش میگی خسیس باعث خوشحالیه که یعنی داستانو دوست داشتی ممنون وچشم سعی میکنم بیشترش کنم