کت حافظش پاک میشع و و لیدی باگ کت رو میگیره و میره پیش استاد فو و استاد فو حافظه شو با یک معجزه گر بر میگردونه لیدی باگ میگه اون معجزه گر میتونه حافظه هارو برگردونه؟استاد فو گفت بله. لیدی باگ گفت اون معجزه گر رو نیاز داریم. و معجزه گر رو میگیره و جعبه رو باز میکنه و یک کوامی به نام (آی اوسو) بیرون میاد و میگه سلام لیدی باگ من معجزه گر حافظه هستم برای تبدیل بگو (ای اوسو حافظه حاظر) لیدی باگ میگه من میخوام تورو با تیکی متحد کنم بعد میگه کفشدوزک حافضه متحد شین یهو لیدی باگ کت نوار رو میبینه و که میاد پیشش لایلا میوفته و لایلا میگه هنوز که میتونم زمان برگردون بسازم. و لایلا زمان رو برگردوند (با ساختن یک شرور دیگه) و مرینت ادرین دوباره ۱۶ ساله میشن و حافظه همه پاک میشه و مرینت دوباره جلوی ادرین لکنت میزنه.
عالی
خوب بود ولی داستانو تغیر بده مرینت و ادرین باهم ازدواج کنن
قسمت بعد رو مینویسم
خوب بود خسته نباشی