15 اسلاید صحیح/غلط توسط: Professor انتشار: 4 سال پیش 16 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام دوستان عزیز پارت سوم تقدیم به شما دوستان کت وومن: دایانا ددشات: سیاوش مترسک: علی فلش معکوس: آرمان بین : امیر محمد هارلی کویین: آلارا پویزن آی وی: سارا جوکر: مهدی
بتمن: من ادوارد وین یکی از نوادگان بروس وین یا همون بتمن الان سال 3042 میلادیه من فقط 3 سال داشتم که پدر و مادرم رو از دست دادم و مجرم های روانی اون هارو کشتن و تصمیم گرفتم تیمارستان آرکهام رو دوباره راه اندازی کنم طوری که کسی نتونه ازش خارج بشه اما چرا مجرم های الان با بقیه فرق دارن (پیام از تیمارستان آرکهام زندانی ها فرار کردن)
جوکر: امروز قراره دو نفر جدید بیان که گفته شده 7 بار تلاش فرار داشتن و هیچ کدوم موفق نبوده
نگهبان: مهمون دارید فراری های دستگیر شده
جوکر: اونا ؟ هارلی کویین و پویزن آی وی بودن
جوکر: روی شیشه سلول داشتم صورت خودم رو می دیدم که جوکر باهام حرف زد
( مهدی خودمم جوکر هم جوکر فقط اینجا )
جوکر: چیه ناراحتی که جوکر هستی
مهدی: چی تو چطوری میتونی با من حرف بزنی
جوکر:( خندید) میخوای از اینجا فرار بکنی؟
مهدی: آره
جوکر: پس بهش فکر بکن
مهدی: به چه کسی
جوکر: به شوالیه تاریکی
جوکر: ازمن خواست تا به بتمن فکر کنم هر وقت به اون فکر میکردم حالم یک جوری میشد ولی اینبار تصمیمم رو گرفته بودم ... نگهبان ؟ بیا اینجا ( تا رسید اینجا بین با یک مشت زد شیشه رو شکست بعد سر اونو ...)
بین : کار گروهی خوبی بود من آدم کش نیستم ولی این یکی خیلی رو مخ بود
جوکر: ( خندیدم) کسی دیگه مهمونی میاد ؟
جوکر: بخش مراقبت های ویژه دست ما بود اما نمیشد برای همیشه اونجا موند باید 3 گروه می شدیم
( جوکر ، بین ، فلش معکوس)
( کت وومن، هارلی کویین، پویزن آی وی)
( ددشات و مترسک )
بین : منو مهدی و آرمان قرار بود به سمت اتاق کنترل بریم جایی که همه چیز رصد میشد برای من کاری نداشت که به حساب چند نفر برسم اتاق کنترل مال ما شد اما...
دایانا: ما دختر ها قرار بود به سمت اتاق نگهبان ها بریم و جلوی نگهبان هارو بگیریم من به جوکر گفته بودم که قبلاً با یکی تونستم حرف بزنم و ازش کمک بخوام اون همون گربه دکتر روانشناس بود اون مارو از وجود تله ها با خبر کرد کار نگهبان ها تموم بود اما ناگهان...
ددشات: منو علی تو زندان خیلی وقته که همو میشناسیم شاید برای همینه که جوکر ما دو تا رو باهم فرستاد بهمون نگفت ما داریم کجا میریم
مترسک: من و سیاوش به یک نفر برخورد کردیم اون نایت وینگ بود با کلی سرباز های امنیتی
نایت وینگ: بتمن گفت اگه مقاومت کردن زنده نگه ندارین
ددشات: کشتن، بتمن همیشه سعی میکرد نکشه اما الان ...
مترسک: تا جایی که میتونستم فرار کردم اما مگه بدن یک دانشمند در برابر نایت وینگ یکیه
ددشات: نایت وینگ به علی رسید خواست اونو بکشه تفنگ یکی از نگهبانان رو گرفتم تیر رو زدم وسط قلبش اما اون زره فوق العاده ای داشت که تیر بهش اثر نکرد
مترسک: من از دست نایت وینگ فرار کردم وارد یک اتاق شدم صدایی منو به سمت ... برد بهش نگاه کردم و قدرت رو حس کردم
ددشات: سعی کردم همه تیر هارو به یک قسمت بزنم تا جایی که من کمیک خونده بودم بتمن اینقدر پیشرفته نبود تیرم تموم شد و با یک مشت پخش زمین شدم نایت وینگ سراغ مترسک رفت و به اون شلیک کرد نهههههه
هارلی کویین: ما 3 نفر در برابر بتگرل و دیمین وین و تعدادی سرباز تا دندان مسلح
پویزن آی وی: بتگرل تو مبارزات تن به تن مارو می زد اونا خیلی مجهز بودن دیمین به سمت من شلیک کرد تیر خورد به مچ بند حالا میتونم قدرتم رو نشون بدم
هارلی کویین: من پرت شدم اون کنار باتوم یکی از نگهبانان رو برداشتم و به سمت دیمین حمله ور شدم
کت وومن: بتگرل خیلی قدرتمند بود چند تا مشت تو صورتم زد ولی ناگهان با پنجه های تیز زدم تو قلبش جوکر راست گفت بتمن قرار نیست به ما رحم بکنه
هارلی: سارا با گیاهش داشت دیمین رو خفه میکرد که دث استروک اومد و اون گیاه رو کشت من به سمتش حمله کردن اما خیلی قوی بود
پویزن: دث استروک که شرور بود ولی تو تیم بتمن چیکار میکنه یادم اومد اون بعضی وقت ها مزدور میشه دایانا از من خواست یک گیاه مثل شلاق بهش بدم منم این کار رو کردم ...
فلش معکوس: مهدی مثل همیشه نبود اون خیلی رفتار هاش مثل جوکر شده بود اتاق کنترل دست ما بود اما بتمن با رد هود به سمت ما حمله کردن
بین : فقط اینجا من بودم که اوضاع بهتری داشتم جوکر سیخ استخوانی یا دونده بدون سرعت
جوکر: اوضاع خوبی نبود. ولی بازم من میخندیدم ردهود به سمت من شلیک کرد جا خالی دادم ما مجبور به عقب نشینی شدیم
جوکر: تیم دختر ها هم عقب نشینی کرده بود بت فمیلی خیلی قوی بودن مجبور به تسلیم شدن بودیم بتمن یک دکمه رو فشار داد و همه ما دچار شوک الکتریکی شدیم به جز سارا که دستبندش خراب شده بود
فلش معکوس: من فلش معکوس هستم !
جوکر: آرمان با سرعت زیاد به اون ها حمله کرد تونست چند دقیقه جلوی اون هارو بگیره در حال شکست بودیم که ...
ددشات: فکر کردم نایت وینگ علی رو کشت اما قبل از اینکه تیر بخوره علی به اتاق بایگانی رسیده بود و به اسلحه های مترسک دست پیدا کرد تجهیزات رو برداشتیم و به سمت بقیه رفتیم ...
ددشات: وقتی رسیدیم اوضاع تیم خوب نبود اما علی گفت: هالووین مبارک بدبخت ها 😈 اون هارو به وحشتناک ترین کابوس خودشون برد برای چند ساعت به ما کمک کرد الان ما برنده بودیم خواستم کار اون هارو تموم کنم که جوکر گفت : نه درسته که تو بدن شرور ها هستیم ولی در واقع ما آدمکش نیستیم
جوکر: دوباره همون چاقو خونی به طبقه های پایینی رسیدیم زندان عادی
کت وومن: جوکر گفت همرو بکشیم درست بر خلاف اون چیزی که قبلاً گفته بود
هارلی کویین: جوکر معلومه که حالت خوب نیست
فلش معکوس: منم موافقم چرا این هارو بکشیم
جوکر: اگه من رهبر تیم هستم پس حرف حرف منه
بین: از اول قرار بود همه یا. هم باشیم نه اینکه تو رییس باشی
مترسک: من با جوکر موافقم مرگ این ها باعث خوشحالی من میشه پس از کلی بحث از آخر زندان رو منفجر کردیم
جوکر: بتمن نمیدونی که چقدر از دیدن تو و اون دوست قهرمانت ناراحت شدم
بتمن: سوپر من بهشون رحم نکن
جوکر: در حال مقابله با سوپر من بودیم پویزن آی وی و بین سعی کردن جلو شو بگیرن ولی نشد به سمت مترسک حمله کرد اما
مترسک: با یکم ترس چطوری مرد پولادین
جوکر: بتمن دیگه حرفی نداری
بتمن : خودتون خواستید !
( ددشات یک تیر زد به پاش فلش معکوس اونو مشت بارون کرد هارلی کویین با چوب زد توسرش )
بتمن: هنوز تموم نشده
جوکر: چرا تموم شد پارت های داستانه و بین کمر بتمن رو شکست لحظه خداحافظی رسید
مهدی: همون لحظه که از تیمارستان خارج شدیم دوباره به همون جای اول برگشتم ولی هنوز می دونم که این پایان کار نیست
در فصل بعدی سیاره مرده ها هر کی خواست بگه قهرمان هارو خودم براتون انتخاب میکنم
لایک کامنت بای
15 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
من شاید به خاطر امتحانات کمتر بیام پس اگه دیدین جواب ندادم ناراحت نشید هرکس که میخواد بیاد تو داستان بعدی زیر همین کامنت قهرمانش رو بگه
من گرین ارو 💚
ترکیب مارول دی سی میزنم
دادا من پایه ام هر قهرمانی دادی قبوله اصلا منو به بد ترین شکل بکش 💔
خوب بود ولی من دوس داشتم بمیرم 😐💔✌
چنتا نکته میگم ولی ناراحت نشو همینجوری میگم
1_کت وومن با جوکر یا هر کس دیگه لجه پس بعد از اینکه خرش از پل گذشت دیگه ب حرفاشون گوش نمیده😅
2_هارلیو جوکر باهمن پس بابد جوری درستش میکردی ک وقتی می بینتش یجوری بشه مثلا فک کنه میشناختت
خوب ی آیا میدانستید بگم:آیا میدانستید اگر داستان من را بخوانید خوشحال میشوم😐💔✌
اهم اهم برای داستان بعدیت من هستم ولی خدایی ی قهرمان خوب بده بم
قرار بود تعداد پارت ها بیشتر از این باشه ولی نشد برای همین یکم شخصیت پردازی کمتر از پارت های دیگه شد خودت هرچی دوست داری انتخاب بکن
اگه از دی سیه همین کت وومن😻
کت وومن خوبه ولی یک شخصیت قوی تر اینجا سیاره مردگان هست و ما چهار نفریم که باید دنیا رو نجات بدیم من خودم دکتر استرنج هستم از مارول تو هم اسکارلت ویچ باش قدرتمنده
دوسش ندارم ولی باش😿
چون این فصل یکم جادویی بود اسکارلت ویچ رو معرفی کردم ولی اگه دوست نداری سوپرگرل یا کاپیتان مارول هست هرکدوم خواستی ولی پارت یک رو با واندا نوشتم عالی شد
ن ن ن مهدی همین خوبه یوپر گ ل نزا ی برام همین خوبه😹
👌👌👌👌👌👌👌👌
ممنون