میراکلس

از زبون مرینتم سلام من مرینتم یه دختر معمولی با یه زندگیه معمولی فقط یکم دستپا چلفتی هستم بهترین دوستم کل کلاس بجز گلویی لایلا دیگه کسی هم که عاشقش هستم آدرینه دختر کفشدوزکی هم هستم فقط به پاریس خبر ندید که دختر کفشدوزکی هستم

از زبون ادرین سلام من آدرینم طراح مد معروف در پاریس من گربه سیاهم به پاریس نگید کسی که دوستش دارم نمیگم بگین

بچه ها هالا میرویم قسمت هیجانی با ما همراه باشید

از زبون مرینت منو گربه سیاه که نمی‌دونم کیه تقدیر شکل دادیم تا حالا فر کنم اونم داده که میگم نمی‌دونم حباب ساز شرور شد خبر بد مامانم می‌دونه من دختر کفشدوزکی هستم ولی چون اون می‌دونه بهش گفتم به هیچ کس نگه و هیچوقت هم به بابا نگو اونم قبول کرد اون خیلی خوش حاله که من دختر کفشدوزکی هستم برای همین همیشه جلویه اون تقدیر شب میدم بهشم گفتم که وقتی لیدی باگ هستم بهم نگو دخترم وگرنه هویتم فاش میشه

من رفتم رفتم آکومارو گیر انداختم از گربه خدا حافظی کردم رفتم خونه از زبون مامان مرینت مرینت بهت خوش گذشت مرینت گفت آره مامان هوش گذشت مامان مرینت گفت احتمالأ هیجانی بود

از زبون آدرین آدرین رفت خونه بعد هم پلگ اومد بیرون و گفت آدرین تو چرا اینقدر لیدیو دوست داری آدرین گفت چونکه به تو چه پلگ گفت پنیر بده تا دوباره موزیک باشه آدرین گفت باشه

و حالا نمی‌دونم یکی دیگه به اسم ارباب قدرت شرور شد اون می‌تونست به شکل همه ابر قهرمان ها بشه دختر کفش دورکی و گربه سیاه نتوانستند اونو شکست بدهد و

از تست خوشتون اومد

خدافظ

تست بعدی رو فردا میزارم لطفا نظر بدید