8 اسلاید صحیح/غلط توسط: ⓝ.ⓐⓡⓜⓨ انتشار: 4 سال پیش 433 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
واقعا براتون متاسفم......
گونم رو بوسید و گفت:واقعا ممنونم که امروز خوشحالم کردی.
دستم رو پشت گردنم گذاشتم و با گرم شدن گونه هام فهمیدم که سرخ شدم.یه نگاه به نگار هم انداختم که دیدم اون هم مث من سرخ شده.
اونجا بود که فهمیدم نگار هم من رو دوست داره.
یعنی واقعیت بود؟
عشقمون دوطرفست؟
البته بهتره تا موقعی که مطمئن نشدم چیزی بهش نگم.
گفتم:خیله خب دیگه بهتره بری توی خونه.هوا داره کم کم سرد میشه.
+باش شبت بخیر
&شب تو هم بخیر
{از دید نگار}
دویدم رفتم توی خونه در رو بستم و به در تکیه دادم.یهو بکهیون اومد جلوم و گفت:کجا بودی تا این م قع شب؟
+به تو چه کجا بودم.بوهیون کی میخوای قبول کنی من دیگه بچه نیستم و خودم میتونم از خودم مراقبت کنم.
£باش تو دیگه بچه نیستی برو ببینم دیگه کی میاد به من میگه داداشییییییی اون اذیتم کرد.
+باش خواهید دید
رفتم بالا توی اتاقم و در رو بستم و لباس خوابم رو پوشیدم و خوابیدم.
[لباس خواب نگار]
صبح از خواب بیدار شدم و رفتم پایین که صبحانه بخورم.چون خوابم میومد متوجه هیچی نبودم که وقتی چشمام و باز کردم دیدم اعضای اکسو روی مبل پلاسن و عین اسکلا دارن نگام میکنن.
گفتم:چیه آدم ندیده این یا تا حالا منو بعد از خواب ندیدین؟
که یهو همشون زدن زیر خنده بعد که خندشون تموم شد شیومین گفت:دیوونه خودت خبر نداری با چه لباسی اومدی پایین بعد توقع داری بهت نخندیم؟
من:ببخشیدا خوبه حالا بکهیون رو هم دیدین که هیچ وقت نمیتونه با لباس بخوابه باید همه ی لباس هاشو دربیاره و با لباس زیر بخوابه.
سهون رو به بکهیون گفت:واقعا نمیتونی بدون لباس بخوابی؟
که همه پوکر فیس نگاش کردن.گفت:چیه؟خب من تاحالا باهاش هم اتاقی نبودم
+خیله خب حالا بسه کیش کیش برین خوابگاه بکهیونم دنبال خودتون ببرین دخترا امروز دارن میان اینجا.
کای:الان نمیان که بخوایم از الان بریم.
+فلیسی از بوی بدن تو خوشش نمیاد.
که دوباره همه خندیدن به غیر از کای که مثل گوجه قرمز شده بود.
+اوهو پر رو نشین فقط منظورم با کای نبود،با همتون بودم.
بکهیون:من هیچ جا نمیرم.
+نمیری دیگه نه؟
-نه نمیرم
لبام رو غنچه کردم و گفتم:باشه نرو خودم میندازمت بیرون.
بلند شدم یکی از کوسن های مبل رو برداشتم و زدم توی سرش بعد با لگد زدم توی پهلوش که از روی مبل بلند شد و از در خونه دوید بیرون.+میخواین شما هم با درد و رنج برین بیرون یا خودتون میرین؟
شیومین:من تسلیمم،بای
پشت سرش بقیه هم راه افتادن آخر هم یدونه با کوسن مبل زدم پشت باسن چانیول گفتم:برو بیرون دیگه مامانبزرگ.
بعدم در رو از روشون محکم بستم که خورد توی سر چانیول که گفتم:حقته تا تو باشی اینقدر شبیه حلزون آروم حرکت نکنی
رفتم صبحانم رو خوردم و نشستم کیدراما دیدم تا ساعت ۴ عصر.بلند شدم رفتم دوش گرفتم و اومدم بیرون.
اول یه رژ سرخ زدم.بعد هم لباسم رو پوشیدم.
[لباس نگار]
کتونی هام رو پوشیدم و رفتم توی پارکینگ.سوار ماشین پورشه ان شدم و پام رو روی گاز گذاشتم و رفتم به سمت فروشگاه.
رفتم پاستیل گرفتم،آبمیوه،کیک های کوچولو و............
رفتم سمت صندوق خوراکی هارو حساب کردم و از فروشگاه بیرون اومدم.داشتم میرفتم سمت ماشینم و سرم توی گوشیم بود،که یهو با یکی برخورد کردم.سرم رو بلند کردم و با تهیونگ مواجه شدم.+سلام اینجا چیکار میکنی؟
&سلام بچه ها فرستادنم برم یکم برای خوابگاه خرید کنم.+اها،من دیگه باید برم چون امشب دوستام میان پیشم.&اها باشه،خوشبگذره
+ممنونم
رفتم سمت ماشینم
برام خیلی عجیب بود وقتی میش تهیونگ بودم ضربان قلبم روی هزار میرفت حتی اون بوسه ای که دیشب روی گونه اش رو هم زدم دست خودم نبود.
اینا علائمه چیه؟
رسیدم خونه.رفتم توی خونه که پشت سرم زنگ در رو زدن.
رفتم در رو باز کردم یهک یکی پرید بغلم.سارا بود.فلیسی و جولیا هم اومدن داخل بعد سلام کردیم که بچه ها رفتن لباس هاشون رو توی اتاق مهمان بپوشن و بیان تا یکم با هم دیگه برقصیم.
منم رفتم تا یه لباسوخوب ب،دارم و بپوشم.
[لباسی که نگار پوشید]
موهام رو دو گوشی کردم و رفتم پایین.بچه ها با هم گفتن:دیشب چیکار کردی؟تهیونگ جواب داد؟بهش پیام دادی؟بعد چیشد؟؟
+بچه ها شب بهتون میگم فعلا بیاین برقصین.
رفتم باند رو روشن کردم و فلشم رو زدم داخل باند و آهنگ idol رو پلی کردم که با دخترا هم آهنگ رو میخوندیم هم میرقصیدیم.
اینقدر رقصیدیم که دیگه پاهامون بی حس شد.
رفتم یه لباس راحت تر پوشیدم که بریم با بچه ها توی اتاق من دراز بکشیم و بگیم و بخندیم.
[لباسی که نگار پوشید]
رفتم توی اتاقم بعد نشستم و خوراکی هایی که خریده بودم رو از زیر تخت بیرون کشیدم و گذاشتم وسط.تمام ماحراهای که برام پیش اومد رو براشون تعریف کردم.سارا گفت:کوکی رو هم دیدی؟
جولیا:نامجون چی؟
فلیسی:یونگی چی؟یونگی رو هم دیدی؟
+گفتم همشون بودن.
جولیا:خوش بحالت اعضای بی تی اس رو یه جا دیدی
+بچه ها یه سوال؟
سارا:بوگو
+چرا من اون حس ها رو داشتم وقتی که تهیونگ رو میدیدم؟
فلیسی:دیوونه ی خر،دوستش داری
+چییییییییییییییی
فلیسی:میگم دوسش داری،روش کراش داری،فهمیدی اسکل؟
+اگه هم دوستش داشته باشم اون عاشق یه دختری مثل من نمیشع
جولیا:اینجوری نگوووووو،از خداش هم باشه یه دوست دختر مثل تو داشته باشه،تو خیلی خوشگلی،من خیلی وقت ها بهت حسودیم میشه.
+واقعا؟
جولیا:آره
سارا:اصن نگار تو از کجا میدونی که عشقت یه طرفس؟مگه نگفتی وقتی گونش رو بوسیدی سرخ شد؟
+چرا
سارا:خب دیگه اونم دوست داره.
+😳😞😣
که یهو صدای زنگ در اومد
رفتم پایین که ببینم کیه.در رو باز کردم و با چیزی که دیدم دلم میخواست از خوشحالی همه ی موهام رو دونه دونه بکنم.......
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
عالی 👌 👌 💙
لطفا از تستچی نرو 😢😢
چراپارت بعدرونمیذاری😢😿
عالیییییی بعدیییییی