سیلااااام دیدم از پارت 1 و 2 داستان حمایت کردین پارت 3 هم گذاشتم از پارت 3 هم اگ حمایت کنید پارت 4 میزارم و خلاصه اگ حمایت بشه کلی دیه هم میزارم....اگ پارت 2 و 1 نخوندین برید بخونید ک نمیفمید چیشده ....خلااااصه لایک و کامنت و فالو هم کنید فالو=فالو مرسیییی کیوتا🥺💜
فردای روز فن ساین...ا/ت باخوشحالی از خاب بیدار شد انگار امروز ی روز متفاوت بود براش ..رفت دس و صورتشو شست و صبحونه خورد و گف برم سر درسم ولی همش دلش میخاس بره گوشیو ورداره ب تهیونگ زنگ بزنه هی ی حسی جلوشو میگرف....
آخرش غرورشو گذاشت کنار و زنگ زد ب گوشی تهیونگ..
تهیونگ:الو؟
ا/ت: اوووم ...سلام تهیونگ
تهیونگ:سلام شما؟
ا/ت:تهیونگ منم ا/ت
تهیونگ:آهااا سلام چطوری
ا/ت: مرسی خوبم ت چطوری
تهیونگ:مرسی خوبم ..چیشد دلت برام تنگ شد زنگ زدی؟
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
اجی پارت بعدشو گذاشتی؟
یا بدم یونتان بخورتت؟🤨💕
😹😹😹😹جررررر
حتمن میزارم