سری اول داستان غول کش ها
جیم لیک که رفت به دنبال قلب سنگی جدید که در راه زخمی میشه و مرلین به شاگردش داکسی میگه نگهبانان آرکدیا رو بیاره پیشش و اون به توبی و اررربده و استیو میگه برن در یک رستوران و اونجا همدیگر رو ببینن و میرن مرلین آنها رو میبره پیش کلر و بیلینکی و جیم و اونها در یک قصر پرنده هستن و یکی از دشمنان آنها بهشون حمله میکنه و اونها سه نفر بودن که اول اونها جهار نفر بودن ولی یکی از آنها بهشون خیانت میکنه اون سه نفر هیولا زرد هیولا آبی هیولا قرمز و هیولا سبز بهشون خیانت میکنه و هیولا سبز: تسلیم شو مرلین. مرلین:هرگز : و بعد جیم و مرلین اونها رو وادار به فرار می کنن و جیم: اه کلر کمک . کلر: جیم جیم حالت خوب میشه.توبی: جیمبو مرلین دارویی براش نداری. مرلین: دارم ولی یک نفر باید روحش رو از دست بده. توبی:کی. مرلین:انتخاب با شماست. کلر : نمیشه دو نفر یا سه نفر یک از روح یکی بره.مرلین: میشه. کلر : کیا هستن. توبی: من. بیلینکی : من نه. اررربده : من باهاتم داداشی
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
باحالههههه
عالی ولی چند تا عیب داره مثلاً باید تعداد افرادی که به آینده میرفتند رو کم میکردی
درضمن اینجوری که تو داری مینویسی آینده ای وجود ندارد اگر اون موقع ازدواج کردند الان نوه هاشون زندگی میکنند ولی در مجموع داستان به شدت عالی بود ببخشید اگر از نظراتم ناراحت شدی فقط نظرم را گفتم
خیلیییی خفن بود
عالییییی بود
کارت حرف نداشت
مثل همیشه عالیییییییییی💝💝💝💋❤❤❤
بله داستانم جالب نبود اولین تجرببم بود
ادامه بده
سلام من سازنده هستم لطفا نظز بزارید بفهمم داستان قشنگ بود یا نه اگه ۳ یا ۵ نفر بگن خوبهمن ادامش رو می زارم ممنون
داستان خود فیلم رو نیار )::::::::::::::::::::::
خجالت اوره
بی مزه
خجالت بکش ):::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قسمت دو رو ببین بعد بگو داستان فیلم
داستان فیلم این بود که میرن به گذشته من گفتم آینده و بعد جیم در یک جای شیشه ای بود که شکست و تازه اونجا مرگانا بود غولا ر بود گانمار هم بود برای من نیست