
های گایز من اومدم با پارت چهارم داستانم راستی اگه همین طور بازدید ها و طرفدارا کم باشه پارت بعد پارت آخر هست خب پس لایک و کامنت فراموش نشه
از زبان لیدی باگ:واقا من آکوما زده شدم و نزدیک بود یکی از ابر قهرمانا رو بکشم همش تقسیر اون لایلاست نه چرا دارم اشتباهات خودم رو تقسیر این و اون میندازم همش تقسیر خودمه شاید من از همون اول هم برلی لیدی باگ بودن ساخته نشدم خدایا نمیدونم چیکار کنم@چی داری میگی مرینت هرکسی امکان داره شرور شه تازه الان که به خیرگذشته الان بهتره بخوابی اینجوری بهتره منم خوابم میاد ×نمیدونم شاید حق با توعه ولی اگه لیدی پاندا نبود الان ممکن بود معحزه گر ها دست حاکماث باشه کت نوار بع لیدی پاندا نیاز داره نه لیدی باگ تیکی تیکی ای بابا نگاه یک ساعت با کی دارم درد و دل میکنم@😴×بهتره منم بگیرم بخوابم
از زبان تیکی :نمیدونن چیکار کنن که مرینت خیالش راحت شه همش داره بامن حرف میزنه نکنه یه وقت معحزه گرشو تحویل بده بهتره خودمو بزنم به خوابی شاید اینجوری بهتر باشه
از زبان کت:به نظرت چره لیدی باگ شرور شده بود#من چه میدونم یکم پنیر کممبر بده بخورم _تو چرا همش گشنه ای؟ #چون گشنمه_واقا دلیل قانع کننده ای برام اوردی من برم بگیرم بخوابم شب خوش"واقا چرا لیدی باگ شرور شد یعنی از چی ناراحت یوده بهتره فردا ازش بپرسم اگه بپرسم هم مگه جواب میده شلید اصلا شخصی باشه ته اگه از نن ناراحت باشه جی" تو همین فکرا بودم که خوابم برد
از زبان ادرین:امروز وقای رسیدم مدرسه هنوز کلاس شروع نشده بود هیای عجیب بود بالاخره مرینت بع موقغ اونده بود اما ناراحت به نظر میوند رفتم سلام کردم_سلام ×اهه یلام یعنی چیزه خب ملام یعنی ام خب سَ لام ❤️سلام هب داشتم میگفتم خیلی عحیب بود لیدی باگ شرور شده بود _دارین راحی چی حرف میزنین؟ ❤️راحب شرور شدن لیدی باگ مگه نشنیدی؟ _خب چرا❤️خیلی باحال×اخه الیا لین چیش باحاله_راست میگه مت نوا. بدون بیدی باگ هیچی نیست. ×اخه ابر قهرمانی که شرور بشه به چه دردی میخوره اگه لیدی پاندا نبود حتما یه اتفاقی میفتاد+😊 تو واسع چی لبخند میزنی +هیچی مگه چیه؟ _یه ابر قهرمان اگه شرور بشه اگه شرور بشه هم یه ابر قهرمانه چون موقعی که شرور شده دست خودش نبوده×🙂❤️طوری میگین که انگار شما دوتا لیدی باگ وکت نوارین ×_🙄خانم بوستیع اوند سرکلاس و کباس تموم شد
حالا از زبان ملیسا:داشتم برمیگشتن خونه که دیدم یه نفر شرور شده رفتم توی کوچه +وای هر روز یه نفر شرور میشه *تقریبا+چی وای چه قدر خسته کننده است بیا این قندو بخور تا تبدیل شیم*نیاز تیست انرژی دارم +پس پانی بلک اند وایت آن
رفتم و شرور رو شکست دادیم. ×گرفتمت خدا حتفظ پروانه سفید میراکلس لیدی باگ×_+بزن قدش _ام خب من دیگه باید برمخدا حافظ بانوی من خدا حافظ پاندا خنوم+دیگه به نن از این لفبا نده مو قشنگ پاندا خانوم ×بهتر از باگابو که خب نن بذم فعلا
خب مرسی خوندید برید انجه خواهید دید انچه خواهید دید:صب شد رفتم مدرسه. کلویی این کار توعه؟. صب کن ببینم. این دفعه نندازش گردن ادرین. ادرین زل زده بود به ما. بهت گفتم ولی تو گوش نکردی. مرینت بهو دومتر گرید اونور. واسه اونا تله گذاشته
خب مرسی خوندید همین طور که تو توضیحات گقتم اگه بازید کنندگان این داستان کم باشه پارت بعد پارت اخر پس لایک و کامنت فراموش نشه فعلا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستانت عالی لطفا بزار
پارت بعد رو بزار دیگه
کی میزاری؟
ب خاطر شروع شدن امتحانا تمیتونم پارت بعد رو بزارم پارت بعد رو تیر میزارم ببینم تا اونموقع چقد لایک جمع میشه خب تا تیر فعلا بای👋🏻
خیلی خیلی عالی بود💖💖مشتاقانه منتظر بقیشم.باقدرت ادامه بده.به داستان های منم سر بزن و لطفا نظر بده.لایک کردم:لایک
چشم حتما سر میزنم و ممنون بابت نظرت