6 اسلاید صحیح/غلط توسط: اراد انتشار: 4 سال پیش 36 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام بلافاصله قسمت قبلی این قسمت رو شروع به نوشتن کردم پس حتما حتما لایک کنین
آنچه گذشت : برای تحدید چاقو رو نزدیک قلبش برد... باشه معجزه گرم رو بهت میدم کت پرید جلوش و چاقو خرد بهش.... بریم سراغ داستان
آنجایی بودیم که آمبولانس اومد و کت رو برد .... ( راستی نکته با حالت عادی بردنش ) که یهو دکتر اومد و من قبل از اینکه چیزی بگه گفتم حالش چطوره خوبه دکتر گفت آرام باشید یک خبر خوب دارم یک خبر بد گفتم بگو تحملش رو دارم گفت خبر خوب اینکه زنده میمونه گفتم خدا را شکر خبر بد اینکه اون متاسفانه فراموشی میگیری و ممکنم هست که دلش بی حس بشه گفتم چی 😢😢😢😭😭😭 گفت. بله متاسفانه عامل راه درمان داره پاش که با تمرین خوب میشه گفتم فراموشی چی گفتم اونم باید یک اتفاق خاص بیفته تا خاطراتش یادش بیاد گفتم ممنون کی میتونم ببینمش گفت فعلا که بیهوشی فردا به هوش میاد و باید یک هفته هم اینجا بستری باشه گفتم باشه🥺🥺🥺 و اون شب رو به بقیه گفتم برن من میمونم مارسل گفت من میمونم مایکل گفت من خیلی بهش بدی کردم منم میمونم منم گفتم باشه ولی بقیه برین الیا گفت مگه میشه رفیقم رو تنها بزارم منم میمونم نینو هم گفت منم رفیقمو تنها نمیزارم یعنی آدرین رو گفتم باشه شما هم بمونین بقیه برین امیلی و گابریل گفتن اون پسر ماست ماهم میمونیم گفتم مامان بابا حتما شما هم میخواین بمونین گفتن بله گفتم باشه همه بمونین.....
بچه ها گفتن ما چی گفتم برین خونه با بادیگارد گفتن نه گفتم حرف نباشه برین با ناراحتی گفتن باشه از زبان استیو با ناراحتی گفتم باشه رفتیم خونه تصمیم گرفتیم یواشکی بریم و رفتیم سره جعبه معجزه گر ها و من معجزه گره عقاب وعالیس معجزه گره طوطی رو گرفت ( اسم کوامی طوطی هست نالا اسم کوامی عقاب هست لانک ) رفتیم تو یک کوچه من گفتم لانک چشم هارو تیز کن و عالیس گفت نالا بیا تقلید کنیم ( قدرت کوامی طوطی اینه که میتونه حرکات هرم سی رو پیش بینی کنه و میتونه اقلیدس کنه و حتی میتونه صدا های مختلف رو هم تقلید کنه و سلاحش یک چوب دستیه که میتونه باهاش ظبط صدا بکنه و کوامی عقاب قدرت تیزبین ور داره و دو تا پنجه بوکس داره که وقتی به کسی میزنه به مدت پنج دقیقه بس هوش میشه و اگه ضعیف باشه آسیب میبیند )
که یهو بچه ها گفتن پس ما چی گفتم با بادیگاردتون برید خونه گفتن نه ما پیش پدر میمونیم گفتم بحث نکنین برین با ناراحتی گفتن باشه از زبان استیو با ناراحتی رفتیم خونه بعد تصمیم گرفتیم با معزجه گر تبدیل شیم و بریم به بیمارستان شب شد من میراکلس عقاب که اسمش نال بود و خواهرم میراکلس طوطی که اسمش نالا بود رو برداشت و ما یواشکی رفتیم سمت بیمارستان و رفتیم دیدیم پدر داره کم کم به هوش میاد هنوز ناراحت بودم که یهو یک صدایی اومد دیدم یکی شرور شده گفتم فکر کنم کسی نفهمیده پس بیا خودمون وارد عمل شویم گفت باشه ( راستی کلمه تبدیل عقاب اینه که نال چشم هارو تیز کن و مال طوطی اینه که بیا تقلید کنیم ) و رفتیم سراغ شرور از دید ادرین بیدار شدم دیدم دو نفر رفتن سراغ سرو. یکم دقت کردم اونا پچه هام بودن اول نمیدونستم کین بعد فهمیدم و فهمیدم که فراموشی گرفتم و سریع پا شدم رفتم سراغ مرینت و ماجرا رو گفتم اون اول خوشحال شد به خاطرم ن و بعد ناراحت شد به خاطر بچه ها ( دوستان آنتونی هم پیششونه) رفتیم بیرون و تبدیل شدیم از زبان استیو ( بچه ها قدرت استیو تیزبین و یک پنجه عقاب هست قدرت کوامی طوطی تقلید کردن صدا پیش بینی حرکت بعدی حریف و تقلید حرکات فرد عین همون ) عالیس به من حرکات اون هارو از طریق بی سیم گوشی میگفت و من هم حرکات رو میفهمیدم بعد گفتم پنجه عقاب ( یادم رفت بگم که سلاحش پنجه بوکسه و قدت پنجه عقاب روی اونه و فرد رو بیهوش میکنه یا اگه ضعیف باشه آسیب میزنه ) و حمله کردم به شرور و بی هوشش کردم و اکوماش رو در آوردم و یهو مادرم اکوما رو گرفت
از مرینت رفتم پیش بچه ها گفتم بچه ها شما قهرمانی اما یک سنتون برای استفاده از میراکلس قانونی نیست دو اینکه میراکلس طوطی خرابه و خطر ناک سوم اینکه شما برای چی اومدید بیرون گفتن برای سوال سمت اینکه ما میخواستیم بیایم بیمارستان با میراکلس دوم اینکه نمیتونستین میراکلس طوطی خرابه سوم اینکه در اولین سوال جواب دادم گفتم باشه پدرتون حالش خوب شده خوشحال شدن رفتیم بیمارستان صبح شد اجازه ترخیص ادرین رو از دکترا گرفتیم دکترا تو تعجب بودن که ادرین حالش خوب شده ادرین دلیلش رو گفت و پاش هم خوب شده بود و رفتیم خونه که یهو ....
خب بچه ها ببخشید بد جا کات کردم و تا یک پارت دیگه خداخافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)