داستان عشقی همراه با تهدید زاده تردید
از نگاه ابرار:امروز رفته بودم استودیو که نقش گل رو در سریال زندگی اجرا کنم راستی اسم من ابرار هستم بازیگر ترکی.خلاصه به استودیو رسیدم کنجکاو بودم که همبازیم کیه.نشستم و برگه های لازم رو امضا کردم و یهو دیدم که علی(کارگردان فیلم)گفت:خوش اومدی میرات. وقتی سرمو برگردوندم دیدم واااای اون میرات .امابه روی خودم نیوردم که تعجب کردم با احترام احوال پرسی کردم . از نگاه میرات:وقتی ابرار رو دیدم تعجب کردم اما به روی خودم نیوردم وقتی برگه های لازم رو امضا کردم وقتش بود که ایفای نقش کنم در قسمت اول من باید با ابرار تند رفتار میکردم(بخشی از فیلم)
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
خیلی تست قشنگ بود ولی باید امتیازی میبود