ستاره کوچولو هشتم بی تی اس p3💜

بریم واسه پارت ۳😜😘😘😘😘

ووووش رسیدیم خوابگاه. همه خسته بودیم . بالاخره آخرین روز فیلم برداری موزیک ویدیو هم تموم شد. جین و جونگ کوک همونجا رو مبل ولو شدن. نامجون هم رفت دوش بگیره بقیه هم رفتن تو اتاقاشون.  منم رفتم تو اتاقم که یه دفعه ولو شدم رو تخت و خوابم برد💤 ۲ روز بعد ... جیمین : هیونگ های گرامییییییی بلند شیید خبر دارم خبرررررر جین کلی به جیمین یواشکی فوش داد اومد بیرون از اتاق: جیمین جان ت خواب و خوراک نداری؟ یه هفته کمپانی مرخصی داده الان ساعت ۵ صبهههههه شوگا: چه خبرته جیمین؟؟؟؟؟ جیمین: موزیک ویدیو آهنگ جدیدمون با پرنسس کوچولومون امروز ساعت ۱۰ صبح منتشر می‌شودددد جیهوپ: واقعا چه خوب، شب بخیر اومدم بیرون از اتاق گفتم چیشده؟ جیمین همون حرف رو زد من:  واقعاااااااا ینی چی میشه ؟ آرمی ها منو قبول میکنن؟؟؟ منو دوست دارن؟؟؟ هین زیاد میگیرمم؟ هیتر ها بهم حمله میکننننننن. واای چیکار کنمممم جیهوپ منو به زور برد تو اتاق پتو رو کشید روم گفت شبت بخیر . اصن فکر بد به سرت راه نده. بگیر بخواب لطفا پرنسس کوچولو😘😘 و بعد رفت اما مگه میتونستم بخوابم. تا صبح بیدار موندم و همش فکر بد میکردم صبح با صدای جونگ کوک که موهامو ناز می‌کرد بیدار شدم. بلند شدی آب‌نبات من😄 سلامممم سلامممم به روی نشستت ، پاشو پاشو که الان با ۲۵۰ میلیون آرمی لایو داریم چییییی ۲۵۰‌میلیووووووون بله پس چی بدو بدو که خبر های خوب در انتظاره ******** با استرس بلند شدم تا لباسامو عوض کنم

رفتم پایین لایو شروع شده بود. نامجون: همونطور که تو موزیک ویدیو دیدید خواننده کوچولو ما یوناعه. یونا کوچولو بیا اینجا ، رفتم جلو دوربین ... یه دفعه کل آرمی ها اون پایین کامنت گذاشتن: وااای چقد کیوتههه به بی تی اس خوش اومدی چقد خوشگلههههههه ووووای من غش کردم براش و .... من ذوق مرگ شدم اون موقه😂 شوگا به زور منو نگه داشته بود، نامجون هم فهمید که حال متناسبی ندارم. لایو رو تموم کرد😂 همین که لایو قطع شد پریدممممم هوااااا. * هورااااااااااااااااااا. باورمممممممم نمیشهخههههههههه خدایاااا شکرتتتتتتتتت. جیگیلی جیگیلی🥳🥳 جین منو از تو هوا قاپید. بغل خودش نشوند‌. اعضا از خنده داشتن پاره میشدن. همشون خوشحال بودن که آرمی ها منو دوست دارن😆😆 خلاصه بعد کلی خوشحالی... رفتیم سر میز صبحانه که بنشینیم یه چی بخوریم. جین صبونه رو چید رو میز همه هم اومدن داشتم میخوردم که توی اینستام دایرکت بارون شد. جیمین سری گوشی رو ازم قاپید و گفت: حتما ری اکشن های مثبتع برم ببینم چی برات فرستادن جیهوپ: بخون ببینیم. همه خیره به جیمین. جیمین چند تا دایرکت رو که خوند چشمش وایساد. * چیشده جیمین شی؟؟؟ به زور گوشی ازش گرفتم . اون کامنت ها رو خوندم. گریم گرفت🥺🥺😢😢😭 هیتر ها دوباره شروع به کار کردن... تهیونگ منو بغل کرد و گفت، پرنسس کوچولو من تو نباید ناراحت بشی، کار هیتر ها همینه، تو باید از همین الان قوی باشی، اونا صدای خوشگل تو رو شنیدن و حسودیشون میشه. نگران نباش🥺 نامجون هم دستمو گرفت و منو برد تو تراس رو صندلی نشوندم. کلی باهم راجع به اینا حرف زد تا قانع شدم🙂

کمپانی بهمون گفته بود واسه این آهنگ جدید یه ماه دیگه توی سئول کنسرت داریم باید تمرین میکردیم. صبحانه رو که خوردیم. رفتیم تو سالن تمرین. داشتیم میرقصیدیم که یه دفعه پی دی نیم اومد. جیمین زیر لبی‌ گفت: این اینجا چیکار میکنه؟؟ ** سلام پسرا . سلام یونا کوچولو * سلام * سلام آقای نامجون یه لحظه میشه بیاید. نامجون باهاش رفت. بعد کلی حرف زدن باهاش نامجون عصبانی شد. همه داشتیم بهشون نگاه میکردیم. حرفاشون که تموم شد، نامجون بهم ریخت، از سالن رفت بیرون، جین هم رفت دنبالش ببینه چه خبره. شوگا: هعیی باز چیشده؟؟؟ جونگ کوک: تا جین و نامجون هیونگ بیان، تمرین ادامه بدیم. بعد یه ربع همچنان داشتیم تمرین میکردم که نامجون با جین در رو باز کردن اومدن تو... ** ببین یونا ما باید یه چیزی رو بهت بگیم. اصن نگران نباش ، اینا همیشه پیش میاد و چیز مهمی نیست. * چی شدههههه؟؟؟؟؟ ** اممم ع .... چیزه.... راستش ۳ تا از گروه های کیپاپ به استعداد تو شک دارن، واسه همین شکایت کردن که صدای تو فیکه 😔 * اشک ت چشام جمع شد ‌.. بغض داشتمم.  نمیتونستم حرف بزنم .

کوکی عصبانی شد. اما هیچی نگفت. از دست های مشت کرده شوگا و جیهوپ هم می‌شد فهمید که چقد عصبانین. جیمین هم دست به کمر داشت تو سالن قدم میز از حالت چشماش هم می‌شد فهمید..... همه به هم ریختیم... نامجون: و اونا گفتن که باید برای اونا یه کنسرت بذاری تا از فیک نبودن صدات مطمئن شن... شوگا طاقتش طاق شد. * یعنی چییی؟؟؟ ینی بی تی اس تو ۷ سال موفقیت صدای فیک میاره تو گروهش. خیلی بیخود میکنن رفتن شکایت کردن خیلی... شوگاااا آروم باش.... پی دی نیم گفت دو هفته دیگه باید این کنسرت برگزار بشه. ما از صدای یونامون مطمئنیم. اونا حتما متوجه اشتباهشون میشن. بغضم تاکیدکرد * خب من که نمتونم تنها برم😭 آخه چرا اینجوری شد😭😭😭😭😫😫 کوک بغلم کرد و گفت آروم باش تو میتونی * چجوری؟؟ چجوری میتونم. شاید اصن بهتره من تو گروه نباشم جین: چییییی. تو نباید این حرفو بزنی. تو باید صداتو صاف کنی و محکم بری جلوشون. باید قوی باشییییی. تو میتونیییییی مطمئنم می‌توانند همه اعضا هم تائید کردن حرفشو

یعنی میتونستم..... یعنی شکایتشون رو پس میگرفتن خدایا خودت کمکم کن

مرسی که اومدین. اینم از پارت ۳😘😘😘