هیچوقت در گلدان نگه داشتن خوب نبودم. همیشه گلدانهایم خشک میشوند، با اینکه حواسم هست به موقع به تمامشان آب بدهم و مراقبت کنم، اما هربار پس از مدتی خشک میشوند. انگار چیزی در من هست که بلد نیست نگه دارد، بلد نیست بماند. گلدانها فقط گیاه نبودند؛ هرکدام شبیه یک قول کوچک بودند که از زیر دستم فرار میکردند. گاهی فکر میکردم شاید خاکشان مشکل دارد، شاید نور کم بود، شاید آب زیاد بود. اما بعد فهمیدم نه…
مشکل منم. هرچند شاید من آدمِ ساختن و نگه داشتن نیستم. همیشه هرچیزی که به دستم میرسد یا دیر میرسد یا زود تمام میشود. گلدانهایم خشک شدند، آدمها رفتند، فرصتهایم پوسیدند و عجیبتر اینکه هر بار که یک برگ خشک میشد، من میفهمیدم باز دیر رسیدم. همیشه کمی دیر. آخرین گلدان را انداختم جلوی پنجره. نگاهم نمیکرد، من هم دیگر نگاهش نکردم. انگار هر دو فهمیده بودیم ادامه دادن، فقط جسدِ چیزی را نگه داشتن است. بعد، یک روز عصر، وقتی باد پرده را تکان میداد و من داشتم فکر میکردم از کجا خراب شدم، به این نتیجه رسیدم شاید باید یاد بگیرم همهچیز قرار نیست زنده بماند. همهچیز قرار نیست برای همیشه بماند. بعضی گلدانها از همان روز اول برای خشک شدن درست شدهاند. بعضی آدمها از اول قرار نبود بمانند و بعضی خاطرهها را باید گذاشت وسط اتاق، تُرش کرد، و نگاه نکرد.
آخرین گلدانی که پوسید، لجوجترینشان بود. گیاه شمشیریای که شش سال، شاید هم بیشتر، کنارم دوام آورد. اولین گیاههایی بود که خریده بودم، اولین چیزی که از تنهاییام رد شد و توی خانهی خلوت من جا گرفت. هر بار که بقیه خشک میشدند، او میماند. همیشه همانجایی که گذاشته بودم، سرسخت و باوقار. مثل کسی که زیر لب میگوید: «من میمانم، حتی اگر بقیه نمانند.» حالا دارم تمام توانم را خرجش میکنم. آبش را اندازه میکنم، برگهای مردهاش را جدا میکنم، حتی خاکش را عوض کردهام… اما انگار دارد به آهستگی خسته میشود. انگار دارد نفسهای آخرش را میکشد. عجیب است، نه؟
همیشه آن چیزی که بیشتر دوستش داریم، دقیقاً همان چیزیست که دیرتر از همه از بین میرود… اما وقتی نوبتِ رفتنش برسد، ضربهاش عمیقتر است. شاید چون فکر میکردیم این یکی فرق دارد. این یکی نمیمیرد. این یکی مثل بقیه نیست. نشستهام و نگاهش میکنم. تکبرگهایی که هنوز سبزند مثل نفسهایی هستند که زور میزنند قطع نشوند. ولی واقعیت این است که همهچیز دارد به همانجایی میرسد که همیشه میرسد. شاید باید بگذارم برود. شاید این آخرین درسیست که از همهی گلدانهایم یاد گرفتهام: بعضی چیزها حتی وقتی تمام تلاشمان را هم میکنیم، باز هم میمیرند، و این تقصیر کسی نیست.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قشنگ بود مخصوصا اسلاید سومش
عالی
حرفی پیدا نمیشه برای گفتن
خیلی خیلی قشنگ بود آفرینن
شاهکار.
تحسین برانگیز بود و عمیق ....
واو. چقدر قشنگ بود! 💞
وای واقعا زیادی قشنگ بوددد
🛐🛐
قشنگ بود🔥❤