زندگانیام سیه رنگ است چون چشمانت،...
محبوب من، نمیدانم کجایی من ولی دلتنگتم، دلتنگ آن چشم های سیه رنگ که با لبخند هایت برق میزد و هروقت غمی در سینه داشتی و بغض فروخورده ات پیش چشمان من میترکید، همچو ابرهای پاییز میباریدند و آن مژگان سیه رنگت را زیباتر و درخشان تر از همیشه خودنمایی میکردند، یادت است اخرین بار که در کنارم گریستی؟ چهره ات را در دست گرفتم و آن اشک هارا پاک کردم. یادم است گفتم دیگر نباید پیش چشمان من گریه کنی، گفتم دخترک من حق گریه کردن ندارد و تو هم در میان اشک هایت خندیدی، یادت هست؟
یادت هست موهایت را میبافتم؟ یادت هست قول و قرارهایمان؟قول داده بودیم تا ابد و یک روز فقط من لمست کنم، فقط من آن موهای سیه رنگ و زیبایت را ببافم، گفته بودی تا ابد برای من میمانی...پس چه شد دلبرکم؟ گفته بودی هیچکس جز من تورا در آغوش نخواهد کشید، هیچکس جز من تورا نخواهد بوسید،..گفته بودی تا ابد و یک روز معشوق من خواهی ماند پس حالا چه شده که حال باید بنشینم و نگاه کنم که چگونه در آغوش فرشتهی مرگ تورا در آن تابوت سفید میگذارند؟ پس چه شد که حال در آغوش فرشتهی مرگ نشسته ای و با او میخندی؟ بیوفا مگر قول نداده بودی به من؟ پس چرا حالا فرشتهی مرگ تورا در آغوش گرفته و دارد تو را با خودش میبرد؟
پس چه شد دلبرکم؟ چرا حالا داری دست در دست آن میروی؟ مگر قول نداده بودی هیچگاه از هم جدا نشویم نگاهم کن، من دارم سراسیمه اشک میریزم مماهرخ بانوی من و تو داری به همراه او میروی میخواهی مرا در این جهان تنها بگذاری؟ میخواهی دیدنت برایم حسرت شود؟ میخواهی تا آخر عمر به یاد آن چشم های سیه رنگ بگریم؟ تمنا میکنم ،...التماس میکنم، از آغوش او بیرون بیا، چشم هایت را باز کت و دوباره مرا در آغوش بگیر قسم میخورم، قسم میخورم دیگر عاشقت نباشم فقط چشم هایت را باز کن ببین چگونه چشم هایم دارد برای دوباره دیدنت باران میبارد؟ تو را که در خاک بگذارند من چه کنم؟ تک و تنها در این جهان بنشینم و هرروز به یاد چشمانت باران اشک ببارم؟
تو میروی و من نمیدانم بیتو میباست چه کنم این زندگی بیتو برایم همچو مزگ است ، حال که فرشتهی مرگ دست در دستت روح تورا به آسمان ها برده،..... آرام بخواب زیبای من، ارام بخواب و به یاد داشته باش این مجنون جوانت تا عمر دارد قرار است به حال تو بگرید و حسرت بخورد...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بابت غلط تایپی ها عذر میخوام، با کیبوردم صبح کمی به مشکل خوردیم
خیلی قشنگ بود
حالم این متن
خیلی قشنگ بود
خسته نباشی
واییی خیلی قشنگ بود😭🤌
واقعا تو الان باید نویسنده باشی پس چرا اینجایی😭✊🏻
عالی بود واقعا بینظیر بود
بی نظیر با خوندنش چشام خیس شدن
خیلیی قشنگ بود
معرکه بودددددددد
وااااایییییی
عالی بودددد
چقدر قشنگ نوشتی....