ادامه پارت قبل داستانه ممنون منو دنبال میکنید
ادامه. پارت قبل..... از زبان ویل :
بلاخره بعد از هزاران التماس قبول کردن اونجا کار کنم کارمو شروع کردم اما آشپز اونجا واقعا سخت گیر بود و ی آدم لجباز اولین چیزی ک گفت درست کنم پیتزا بود من تو پیتزا درست کردن واقعا استعداد دارم البت از نظر مادرم ازنظر سر آشپز ک غذام واقعا بد بود
دستور صحیح پیتزا رو ب من داد و درست کردم
چیزای دیگ ای هم بهم یاد و و تا ظهر ب چند تایی غذا دادم و راضی بودن
کارم پاره وقت بود از صبح تا ظهر بود
باید برای از ظهر تا شب ی کار جور میکردم، دستمزد امروزم کم بود ولی برای من همون کم میتونست خوشحالم کنه وخانوادم رو از این بدبختی نجات بده
1 ساعت هم گذشت و بلاخره ی کار برای شب هم پیدا کردم
باید ی لباس عروسک گنده رو بپوشم حقوقش خیلی خوب بود پس رد نکردم
بلاخره کار شبم هم تموم شد و پولی ک یک کارمند تو ی 1 ماه میگیره رو من توی یک روز گرفتم
فردا باید اون پول رو تحویل میدادم...
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
هام گایز ب دلیل امتحاناتم ک شروع شده
پارت های جدید یکم دیر تر مینویسم
عالی بود 👏
ممنونننن
جالبه ادامه بده💗💗
میشه این تستم👈 Mina VS SHAMIM انجام بدی مرسی🤍
ممنون باشه حتما