سلام😍😍 ممنون از انتظارتون میخوام پارت اول رو منتشر کنم
مقدمه 4 سال قبل...... فضای اتاق، تیره و تار بود. در 1 طرف اتاق، کتابخانه ای بود از جنس چوب صیقلی داده شده و در طرف دیگر، زنی با موهای سپید پشت میزی قهوه ای نشسته بود. او بیشتر با اسم رئیس کانون معجزه شناخته میشد و دوست داشت که همین طور هم بماند. نگاهش را به پنجره دوخت و غرق در فکر شد. منظره پشت پنجره منظره زیبایی بود، آفتاب تاللو خود را بر روی چمن ها انداخته بود و آسمان آبی روشن بود. از دور هم صدای بازی دو فرزندش به گوش میرسید.
با صدای دوست وفادارش به خود آمد:نقشه داره برق میزنه. چه اتفاقی افتاده؟ آهی کشید و سرش را برگرداند:دیشب زیرا از زندان امنیتی فرار کرده. و دقيقا هم همون موقع دو تا از قدرت ها پدیدار شدن. دو تا! آثار هراس در چشمان دوستش نمایان بود. با ترس گفت:یعنی اتفاق افتاد؟ پیشگویی به حقیقت پیوسته؟ حالا باید چیکار کنیم؟ زن سپید مو گفت:بله،بله. میدونی،حالا که اون دو تا رو داریم. دارم قدرت هاشون رو پرورش میدن. چند سال دیگه وارد عملشون میکنیم تا از طریق پوشش آکادمی معجزه وارد عمل شن.
فصل اول باز هم یه روز عادی در مدرسه زمان حال پله هارا تند تند رد میکنم. همین طور که سراسیمه از پله ها پایین میروم، قطرات اشک را حس میکنم که بر گونه هایم می غلتند،پایین میریزند و زمین زیر پایم را خیس میکنند. وقتی به پایین پله ها میرسم، آنچنان آشفته حالم که فکری به ذهنم خطور نمیکند. با این حال، از روی غریزه نگاهی به این طرف و آن طرف میکنم تا مبادا در راهرو به کسی بربخورم و سوال پیچم کند. از در حیاط که رد میشوم، هیچکس حضور من را حس نمیکند. من برای آنان آنچنان نامرئی ام که دیوار را از من بیشتر تحویل میگیرند.
و همه این ها هم تقصیر یک نفر است..... اما بگذریم، حالا که انقدر حالم بد است، نمیخواهم فکرم را در گیر آن بدجنس کنم. به سوی نزدیک ترین روشویی میروم. شیر آب را باز میکنم و سعی میکنم با زدن مشت های متوالی آب به صورتم، آثار گریه را از بین ببرم. سرم را بالا میبرم و از توی آینه خود را نگاه میکنم. واقعا وضع فجیعی دارم. گونه هایم گل انداخته و چشم هایم ملتهب و سرخ است. نوک دماغم هم سرخ شده است. آهی میکشم و به فکر فرو میروم. آخر چرا این دختر دست از سر من برنمیدارد؟ همه چیز از ماه فروردین امسال شروع شد. زمانی که من و خانواده ام مجبور شدیم به اینجا نقل مکان کنیم. و معلوم است که من هم به ناچار مدرسه ام را عوض کردم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی زیبا بودد