
صـلـام ♡:)
از دید ا/ت: [می خوام از این ب بعد کتابی بنویسم😐💔] چشمانم را گشودم و با سقف اتاقم روبه رو شدم... [چقد سخته😐💔 بیخی😐✊🏻] پا شدم حاضر شدم با سوهو رفتم مدرسه جیمینو دیدم بدون سلامو این چیزا رفتم نشستم سر جام و ب افق خیره شدم دیدم جیمین دارع با کوک حرف میزنه دو سه ماه به همین روال گذشت تا اینکه سوهو می خواست برای ادامه ی تحصیل بره آمریکا خیلی ناراحت بودم بعد جنی سوهو بهترین دوستم بود چند هفته بعد رفتن سوهو هم جنی رفت دیگه واقعا تنهاشده بودم خیلیا تو کلاسمون جدید بودن خیلی ها هم رفته بودن توی این چند وقت با یه دختره آشنا شدم ب اسم سانا سانا کلاس بقلیه ما بود بعد از درخواست های زیاد سانا کلاسمو عوض کردم با خیلیا دوست شدم رابطم با جیمین خیلی بدتر شده بود دنبال این بودیم ک هرجوری شده همدیگرو ضایع کنیم. وسطای سال مامانم برام انتقالی گرفت ب مدرسه ی قبلیم سانا خیلی ناراحت بود همینطور بقیه ی دوستام ولی با هر سختی بود رفتم. --------------------------------------------- ♕{تابستون} ♕ با هر سختی بود مامانمو راضی کردم برم پیش بابام. دقیقا روز تولد سانا رفتم وقتی رسیدم لباسامو عوض کردم رفتم نمیدونستم کیا اونجان، وقتی رسیدم سانا خیلی محکم بغلم کرد[😐💔] رفتیم نشستیم با پیشنهاد بچه ها [همون دوستات دیه ی اسمی واسشون بزار😐💔]جرعت حقیقت بازی کردیم، جیمینم اومد با ما بازی کرد.
از دید جیمین «بعد از اینکه فهمیدم انتقالی گرفته خیلی ناراحت شدم، وقتی دیدمش فهمیدم چقدر دلم براش تنگ شده [خدا بده از این شانسا💔😐] وسطای بازی سعی کردم دستش رو بگیرم و موفق شدم» پایان دید جیمین سانا «ا/ت ج یا ح» ا/ت «حقیقت» سانا «حاضری جیمینو بـ-بـ-و-سـ-ی[سانسور 😐💔] ا/ت «وات ن معلومه ک ن» جیمین «[نیشخند] سانا «جیمین ج یا ح» جیمین« جرعت» سانا «ا/ت رو بـ-بـ-و-س» ا/ت«من بازی نمیکنم » سانا «نمیتونی کنار بکشی»ا/ت «یااااا ینی چی»جیمین «یعنی همین ک شنیدی»
بعد از انجام😐😂] جیمین «ا/ت من دوست دارم با من ازدواج میکنی» ا/ت«پوف ن 😏» جمین با اصبانیت از تولد رفت بیرون. ♕{دو سال بعد} ♕ از زبان جیمین «از طریقی ک مامان ا/ت قبلا کارخونه داشت پیدا کردن شمارش راحت بود مکالمه جیمین با مامان ا/ت «-سلام خانم چویی +سلام بفرمایین شما _خب می خوام برم سر اصل مطلب چی می خواید تا ا/ت رو ب من بفروشید +ببخشید متوجه ی منظور تون نمیشم -من منظورم واضحه چی در عوض ا/ت پول خونه ماشین
انتخاب با شماست +شوخیه با مزه ای بود - هه آخه شوخی نبود من واقعا ا/تو دوست دارم +خب برو اینارو ب خودش بگو -اگه ردم نمیکرد ک ب شما نمی گفتم، لطفا + 10000 وون [مثلا فک کنین زیاده 😐💔] - فردا تو حسابه تونه +ادرسو واست میفرستم پسر جون جیمین «منتظر باش خانم چویی ا/ت ولی الان دیگه میشی پارک ا/ت [خنده ی شیطانی😐💔] از دید ا/ت «مامانم این روزا بیش از حد مهربون شده بود همش درمورد ازدواجو اینا حرف میزد😐💔
ا/ت داشتم تو اتاقم گیم میزدم ک صدای در اومد خواستم برم ک گفتم ب من چ😐💔 [پایان دید ا/ت] مادر ا/ت خونرو ترک کرد. جیمین رفت دم در اتاق ا/ت در رو آروم باز کرد. جیمین «های بیب» ا/ت «یا حضرت پی دی نیم تـ.. تو اینجا چیکار میکنی؟» جیمین«وقت برای توضیح زیاده خیلی زیاد...
ا/ت «مامان مامان» جیمین «کسی اینجا نیست بیب فقط منو تو اینجاییم» ا/ت «خیلی بی مزه ای برو کنار می خوام رد شم» جیمین «کجا بیب وقتشه بریم خونه» ا/ت « خونه ی من همین جاست بعدم من با تو نسبتی ندارم ک باهات بیام جایی» جیمین قرار دادی ک با مادر ا/ت بسته بود رو نشون داد. جیمین «فکر کنم نسبتمون مشخص شد...

و تمام😐💔 زیبا بود؟ از این ب بعد بخاطر عوض شدن موضوع این عکس رو برای پارت ها میزارم 😐👍🏻 فکر میکردین ماجرا ب اینجا بکشه؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود 😐🌱 من تو شوکم😐🐾
یعنی ماما ا.ت به همین راحتی ا.ت رو فروخت رفت😐🍳
مـیـصـی🥺🧁
رح😐💔
عالی بود 🎀💙
اجی میشی؟؟؟
من سارا 15 سالمه 💟💗
خوشبختم 💜💕
مـرصـیـ💕
رح لاوم 🥺🍭
ترلان 12🤍🌈
همچنین💙🌠
عاجی میشی
یونی 15
رح لاوم🥺🌈
ترلان 12 💕⛓️
خوش💜🖇
عالی بود عجب چیزی شد مامان ا/ت به همین راحتی دخترش رو فروخت رفت
دلم آبنبات خواست 🍭ولی نصف شبی از کجا پیدا کنم 😐💔
مرصی 🥺💕
😂❤
ببین اینکه دیر میزاری و اینا برا قبل این بود که من تست رو ببینم و خوشم بیاد از این به بعد باید روزی ۱۰ تا بیاد اوکی؟
چشم🥺🤍
خیلی خوب بود😻🍭
پارت بعدو زودتر بزار^-^🍬
عاجی میشی؟؟
مح هانی هستم،،12😽🔮
مرصـی🥺🤍
تو برسیه💙🌠
رح لاوم💜🖇
ترلان 12 خوش💕✨
متاسفانه من هرچی اینجوری خوندم تهش و نمیشه گف حتی وسطشم نمیشه گف کلا اینجوری هایی که خودندمو نمیشه گف
مرصـی نـظـر دادی لاوم🤍🌈
داستانت عالی بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
مرصـی🥺🍭
تو برسیه کیوتم 💜✨