موضوع این پست جنگ تروی هست، یک واقعه معروف که هزاره ها پیش اتفاق افتاده. تلاش من این بوده که با طنز و زبان عامیانه، شما رو به اساطیر یونان، جایی که مرز بین تاریخ و افسانه محو میشه ببرم!
نکته قابل توجه این هست که من سایت رو جست و جو کردم برای تست یا پست مشابه ولی چیزی پیدا نشد. هرچند چند پست در رابطه با پاشنه آشیل بود، ولی اون فقط زیر مجموعه کوچکی از جنگ تروی هست و بیشتر از 2 بار توی قصه گویی من بهش اشاره نخواهد شد! این پست بیشتر جهت آشنایی شما با داستان معروف جنگ تروی هست، و از کسی کپی نشده.
چند اسلاید بعدی، یه چیزی مثل دفترچه راهنما خواهد بود! صبوری به خرج بدید، به داستان اصلی خواهیم رسید🤝
اینجا جا داره دوباره یاد آوری کنم. ما ممکنه از یه داستانی که هفته پیش اتفاق افتاده، هزارتا نسخه متفاوت و علت و معلول هایی که گاهی حتی متناقض هستند بشنویم. شما تصور کن که این مال بیشتر از 3 هزاره پیشه! تفسیر های زیادی از این داستان وجود داره، در حدی که یه کسایی اون بیرون هستن که میگن هومر اصلا وجود نداشته (؟!)...پس ممکنه شما داستانی بلد باشی که با پست من فرق داره، و به این معنی نیست که من دارم دانش تو رو نقض میکنم✅
اگه رفرنس این عکس و تیتر رو فهمیدی، تو دوست خوبی منی🫵✨
یه نفر: رینا، تو دختر روم هستی! چرا داری داستان جنگ یونانی ها رو برامون تعریف میکنی؟ باید بگم، دخترای من، به دلایل زیاد! همونطور که احتمالا آگاهید، ما اخیرا با یونانی ها به صلح رسیدیم! پس من تصمیم گرفتم کمی درموردشون تحقیق کنم، و چی بهتر از شروع با داستان یکی از بزرگترین قهرمانانشون؟ (خب، از نظر فنی، شناختن دشمن یکی از حرکت های استراتژیک خیلی مهم هست، پس خوب نکته برداری کنید شاید به درد بخوره! ولی به کسی نگید من اینو گفتم😔) به علاوه، جنگ تروی نقش مهمی توی تاسیس روم داشته...ولی من بیشتر چیزی نمیگم که اسپویل نشه!🎀
امیدوارم خسته نشید از سوال ها، چون تو ادامه داستان هم مجبور خواهم شد بعضی چیزها رو تو پاورقی توضیح بدهم. چیزهای فرعی تر، مثل همین نریدها رو، توضیح خلاصه میدم، ولی اگر جالب بودن سعی میکنم توی یه اسلایس یا یه پست جدا درموردشون توضیح جامع بدم✨
ایشون نماد عشق مادرانه، محافظت از فرزند و قربانی منفعت دیگران هستن برای من!
بله دوستان، اینجوریاس. خدایان هروقت میخوان یه مشکلی رو از سر خودشون باز بدارن، هزار نفر دیگه رو توی دردسر میندازن. حالا دو نفر این وسط بدبخت شدن هم که شدن🤡💔 (سازنده بعد از نوشتن این جمله توسط صاعقه پودر شد) احتمال داره داستان سرنگون شدن کرونوس، پدر زئوس توسط پسرش رو توی یه پست جدا بعدا بذارم...بعد از تموم شدن سری جنگ تروی، البته.
نفرت به این مرد آزاده. شاه پلئوس، شاه عادل و عاقلی بوده، میشه گفت پدر خوبی هم برای آشیل بود. قهرمان خوبی هم بوده. ولی باید در نظر داشت که تعریف قهرمان 3 هزاره قبل با الان خیلی فرق داشته! این حرکت نفرت انگیز که باعث خشم ما میشه اون موقع یه موفقیت خیلی بزرگ محسوب میشده، به خصوص چون نیرید ها برای زرنگی و چابکی اونها معروف بودن. مردم از پلئوس بخاطر اینکه یک همسر جاودان داشت یاد میکردن.
ادامه داستان در پست بعدی خواهد بود، که هیچ تضمینی نیست کی ساخته بشه، چون سازنده درگیر امتحان و مدرسه هست. (بله، حتی تو کمپ جوپیتر هم امتحان داریم، چی فکر کردید با خودتون؟) داستانی که دارم تعریف میکنم یه جنگ طولانی، و اتفاقات قبلش و مقدمات شروع جنگ هستن، و چون سعی کردم تا جای ممکن به جزئیات اشاره کنم، طولانی هستش و نمیشه توی یه پست جمعش کرد. اگر تا اینجا داستان بهش جلب شدی و میخوای بدونی بعدش چه اتفاقی میوفته، میتونی برای پست بعدی صبر کنی!
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سبک کاورت 🛐
ممنونم زیبا😭✨
فرصت، عالی بوددددد میشه برید پست آخرم