علت عصبانیت های بی دلیل ما چیست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
1. از درون به شدت آسیب دیده اید شما به مردم آسیب می رسانید. افراد آسیب دیده به بقیه آسیب می رسانند، افراد شفا یافته، بقیه را شفا می دهند. ممکن است این موضوع را ندانسته انجام دهید، اما زمانی که بیش از حد عصبانی هستید به دیگران آسیب می رسانیدو این می تواند به دلیل شدت آسیب درونی شما باشد. انسان ها پیچیده هستند و این مکانیزم عجیب در جامعه وجود دارد که به ما این امکان را می دهد که باور کنیم آسیب پذیر بودن و صادق بودن در مورد خودمان به این معنی است که ضعیف هستیم و این ویژگی دوستداشتنی نیست. بنابراین سعی می کنیم که قوی عمل کنیم، حتی اگر آسیب دیده باشیم. چون ما نمی توانیم در مورد احساسات واقعی خود صادق باشیم، انتخاب می کنیم که طرف ضرر را با عصبانیت بیان کنیم. "در بالا راه های مقابله با آسیب درونی را مشاهده می کنید"
2. احساس رها و طرد شدن دارید یکی از دلایل این که احساس عصبانیت می کنید، می تواند به این دلیل باشد که شما احساس می کنید طرد و رها شده اید. این امر به ویژه در صورتی امکان پذیر است که شما در یک محیط غیر حمایتی رشد کرده باشید، مانند داشتن یک پدر و مادر بد رفتار، به طور فیزیکی یا ذهنی. معمولا در دوران کودکی شما یاد می گیرید که همسالانتان شما را تصدیق نمی کنند و به شما عشقی که نیاز دارید را نمی دهند و احساس می کنید که مهم نیستید. این برای سلامت روانی آینده شما خطرناک است، زیرا درد عمیقی را ایجاد خواهد کرد که حتی زمانی که بزرگ شوید، با شما می ماند. زمانی که یک کودک با یک موضوع رها شده، بدون درمان مناسب بزرگ می شود، در آینده یک بزرگ سال با زخم خواهد بود، از اینکه کس دیگری به آن ها نزدیک شود می ترسند، که در نهایت منجر به خشم و عصبانیتشان خواهد شد. خشم رها شده شرایطی است که شما خیلی عصبانی و احساساتی هستید، زیرا می ترسید تنها با افرادی که دوستشان دارید تنها بمانید. این ترس بسیار واقعی و زمان بر است که فراموش کردید چگونه منطقی فکر کنید.
3. شما به اندازه کافی عشق نمی گیرید وقتی درباره آن فکر می کنید, تقریباً تمام احساسات منفی که شما احساس می کنید و رنج می برید ریشه در فقدان عشق دارد. برای مثال اگر به خاطر اشتباه دیگران عصبانی هستید ممکن است به این دلیل باشد که شما فاقد شفقت و بنابراین عشق نسبت به آن فرد هستید. این می تواند به این معنی باشد که شما به اندازه کافی آگاه نیستید که اعتراف کنید که اشتباهات نیز بخشی از طبیعت انسان ها هستند. مثال دیگر زمانی خواهد بود که شما برای کاری که کرده اید ناامید باشید و یا این کاری را که انجام نداده اید، حسرت بخورید. جامعه اغلب ما را به انجام کامل بهترین شکل کارها می برد تا به عنوان فرد موفقی شناخته شویم و این اغلب گمراه کننده است. اغلب, این شرایط ما را مجبور می کند تا به آنچه که فکر می کنیم که غیرقابل قبول است را پنهان کنیم (منفی)، که این یک رفتار منفی به جای پذیرفتن آن هاست. زمانی که ما دید منفی خود را پنهان نگه داریم چیزهایی را در خود جمع می کنیم که درست مانند بمب ساعتی است که آماده منفجر شدن می باشد. خشم یکی از جلوه های سو تفاهم ها است.
4. به نظرتان عصبانیت راهی است برای نشان دادن وجود معنادارتان وقتی ما به خاطر اشتباهات دیگران نسبت به آنها عصبانی هستیم احساس می کنیم اشتباه می کنند و ما حق داریم عصبانی شویم. این می تواند ما را به اشتباه " درست تر بودن " نسبت به افراد دیگر و در نتیجه " بهتر بودن " پیش ببرد. به همین دلیل ما ایده بخشنده بودن را رد می کنیم، زیرا اگر ما نیاز به عصبانی شدن را رها کنیم می ترسیم ما می ترسیم که این حس بهتر بودن را از طرف دیگر متمایز کنیم. این نوع زندگی به معنای آدم خوبی بودن نیست، چون خیلی از افراد را درهم می شکند و به آنها آسیب می رساند. به غیر از آزار دیگران ما به خاطر آن که آن لحظه صلح آمیز را می شکنیم. عصبانی شدن طبیعی است اما ما باید یاد بگیریم چه موقع آن را آزاد کنیم چون تنها احساسی موقتی است و نباید اینگونه رفتار شود.
5. غذاهایی که مصرف می کنید مقصرند مطالعات زیادی نشان داده اند که غذاهایی که مصرف می کنیم مستقیماً با حالتی که تجربه می کنیم ارتباط دارد. غذاهای ویژه ای وجود دارد که ما را عبوس می کند و غذایی دیگر که از نظر احساسی ثبات بیشتری به ما می دهد. غذاهایی که احتمال عصبانیت ما را افزایش می دهند، عبارتند از:غذاهای تند، غذاهای چرب، کربوهیدرات ها و جایگزین های شکر و همچنین چربی ترانس. نخوردن غذای کافی نیز می تواند احساسات ما را تحریک کند و به همین دلیل رژیم غذایی اجباری برای شما و بدن شما خوب نیست.یک رژیم خوب و سالم قطعاً به شما در رسیدن به شرایط فیزیکی عالی کمک خواهد کرد، سعی کنید از رژیم غذایی بدون اطلاعات پرهیز کنید. مصرف بیش از حد گوشت و غذاهای سرخ شده، فرد را عصبی و تندخو می کند و به جرات می توان گفت در میان بدترین غذاها برای اعصاب و روان فست فودها بیشتر از همه تاثیر گذارند. دربخش های قبلی سلامت نمناک گفتیم که مصرف ویتامین های گروه B در کنترل و کاهش عصبانیت و خستگی مفید است. مصرف ویتامین های گروه B در افزایش یادگیری نیز مؤثر است. استفاده از مواد غذایی حاوی ویتامین های گروه B در تغذیه روزمره در کاهش عصبانیت، پیشگیری و درمان افسردگی و خستگی فایده دارد.
6. شما به تغییرات در شرایط خود نیاز دارید ذهن نیمه هشیار ما ابزار قدرتمندی برای کار کردن است. چیزی است که ما به آن نیاز داریم و دقیقاً زمانی که به آن نیاز داریم را می داند. زمانی که ما از محیط و سفر خود در زندگی خارج می شویم، ضمیر ناخودآگاه ما بهتر خواهد دانست و چیزهایی که ما از آن آگاه نیستیم را برجسته خواهد کرد. این مساله منجر به سرخوردگی ویژه ای می شود. در اعماق خودمان می دانیم که به تغییرات و رشد نیاز داریم. اما نمی دانیم چه چیزی تغییر می کند و چه رشدی نیاز داریم. این می تواند منجر به احساس درماندگی و عصبانیت ما شود.
7. زندگی برای شما سخت است بیش از حد بر روی خودتان فشار نیاورید، زیرا گاهی اوقات این گناه شما نیست.همه ما می دانیم که زندگی می تواند یک سفر پر شیب با فراز و نشیب های بسیاری باشد.وقتی همه چیز طبق خواسته ما پیش نمی رود، دیوانه می شویم. به شرایط، به محیط، و اغلب به خودمان بد و بیراه می گوییم و عصبانیتمان را بروز می دهیم.
8. عدم وجود آرامش درونی آرامش درونی چیزی است که همه ما باید داشته باشیم. این به ما احساس خرسندی می دهد.با وجود شرایط هرج و مرج که ممکن است خارج از خواسته مان اتفاق بیفتد، ما را آرام و باثبات نگه می دارد. بدون آرامش درونی، ما شبیه ماشین واکنشی عاطفی کوچکی هستیم که به همه چیز واکنش تند و منفی نشان می دهد. اگر ما درک کنیم که جهان خارجیمان آشفته و پر از منفی هاست، متوجه خواهیم شد که شانس زیادی برای جلوگیری از شرایطی که از آن نفرت داریم، وجود ندارد و به همین دلیل است که به آرامش درونی نیاز است. شما مجبور نیستید واکنش نشان دهید و از عصبانیت برای هر مشکلی که به شما محول شده است، استفاده کنید.
و در نهایت تمام تلاش خود را کنید که به آرامش درونی برسید. زمانی که می خواهید " عصبانی " شوید از خود بپرسید : آیا ارزش دارد؟ ارزش های خود را مشخص کنید و بدانید که ارزشمند هستید. بپذیرید که هر کسی اشتباه می کند و هیچ انسانی کامل نیست. زمانی که عصبانی هستید سعی کنید ابتدا دلیلش را مشخص کنید. اگر بتوانید دلیل آن را بیابید نیمی از مسیر موفقیت را طی کردید. حالا در مرحله دوم ارزش های خود را مشخص کنید . خود را بپذیرید. در مرحله سوم عمل دم و بازدم را انجام دهید، لیوانی آب بنوشید و فکر خود را از موضوع دور کنید. ذهن خود را باز کنید و حالا که آرام شدید به قضیه فکر کنید.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دم ناظرش گرمم😭😭💘💘
بعد ۶ روز منتشر شدددد