خنده دار ترین خاطرات کاربرا که با رفیقشون ساختن چیا بوده؟
14 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
خنده دار ترین خاطرات کاربرا که با رفیقشون ساختن چیا بوده؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
مال چند سال پیش بود که سر کلاس مطالعات بودیم بعد همگکلاسیمون داشت با یه حالت جدی ای متن کتاب رو می خواند که راجب آئینه زرتشت بود بعد با همون جدیت بلند کلمه ی پیروین زرتشت و خوند پیرودین زرشک 🤣🤣🤣🤣🤣
دیگه هیچی دیگه آقا این بنده خدا تا سه سال تو ابتدایی سوژه بود !🤓😂
وایی🤣
اقا من تو یه خانواده با حدود ۲۵تا پسر های فامیل به دنیا امدم به جز خودم و خواهرم و دختر عموم دختر دیگه ای نیست
بعد من یه عکسی با اون پسر عموم که خیلی باهاش تو رو درواسیم دارم، چند روز پیش داشتم البومم رو نگاه میکردیم
اون رو دیدم یعنی میخواستم برم تو میوه های باغچه 😂😂😂🫤🥲خیلیییی بدهههههعععع
😂😂
ی بار تو مدرسه چند تا فرد رندوم رو انتخاب می کردیم بعد میرفتیم بهش می گفتیم اگه پشه بودم بازم دوسم داشتی؟
وایی ماهمم😂😂
ما میگفتیم کرم...
تو مدرسه قبلیم با اکیپمون، رو زمین نشسته بودیم و زمستون بود، یهو ناظم اومد به یکی از دوستام گفت پاشو جیگر_ دیگه از اون موقع جیگر صداش میکنیم 😃
وایییی این یکی خیلی باحال بود 😂😂👌🏻
یه بار رفته بودم خونه دوستم بی اجازه مامان نفهنه بعد تو راه مامان زنگ زد گفت کجایی منم گفتم رفتم نون بگیرم رسیدم خونشون با مامان فهمید اومد اینجا من دوستم از پنجره رفتیم پشتبوم خونه بقلی درشون باز رفتیم تو راه پله اقا نگو من پام سر از پله ها مثل سرسره اومد پایین اون ته سطل رنگ بود با سر رفتم توش خلاصه از اون فرار کردیم
وایی😂👌🏻
😂😁😅خیلی خوب بود
خاطره من:
من یه با دلشتم گریه میکردم بهو مامانم اومد تو بعد آب ریختم رو صورتم بعد گوشیمم دستم بود السیدیش سوخت ،به قیمت گریه ال سیدی گوشیمو به چوخ دادم که بعدا خودم رفتم یه گوشی «موهامو فروختم» خریدم😂
این بیشتر گریه دار بود_
واییی 😂😶💔
اولین لایک،کامنت،ویو🤏🏻
فرصت
فرصتتت 🛐😭✨🎀