نکاتی درباری ی مدرسه خیر و شر

سلااااااام بر دوستان عزیز توی این پست می‌خوام یه سری نکات ناگفته راجب مدرسه ی خیر و شر بگم

من دیدم توی خیلی از پست ها رافل (مدیر مدرسه)رو شرور معرفی کردن پس بزارین یه توضیحی بدم

شما اگر که این کتاب و (کتاب بعد توی اسلایس بعد)

و این کتاب رو خونده باشین...

اگر که این دوتا کتاب رو خونده باشین میفهمین که رافل اصلا شرور نیست

در واقع اول های کتاب همه چیز عادیه رافل مدیر مدرسه ی بد هاست و ریان مدیر مدرسه ی خوب ها اما بعد از یه سری اتفاقات در طول این دو کتاب..... (بزن اسلایس بعدی)

معلوم میشه که رافل اصلا شرور نیست و ریان هم اصلا خوب نیست و تمام مدت جاهاشون اشتباه بوده و حالا یه سوال پیش میاد که...

چرا توی جلد سوم مدیر مدرسه که شرور هست اسمش رافله؟

چون که توی پایان کتاب ریان رافل رو به قتل می‌رسونه و خودش رو به شکل رافل در می‌آره و حالا دوباره یه سوال پیش میاد که..... چرا؟

در پایان کتاب،راوی میگه که میخواد مدیر برگزیده رو انتخاب کنه

ولی قبل از اینکه ادامش رو بگم باید ویژگی های ظاهری رافل و ریان رو بگم رافل موهاش سفید و دسته دسته هست و پوستش هم سفیده و چشماش سبزه و ریان پوستش برنزه هست و موهاش طلاییه و چشماش هم آبیه

و حالا ادامه ی داستان راوی شروع می‌کنه به کشیدن عکس بی رنگ مدیر برگزیده اول چهره رو میشه که همون طور که می دونید چهره یک ریان و رافل یکسانی چون که دوقلو بودن...

و اما موهاشون راوی موهایی دسته دسته مثل موهای رافل رو میشه و این اتفاق ریان رو عصبانی می‌کنه بنابراین راوی رو بر می داره و توی قلب رافل فرو می‌بره 😭😭😭

و در همون لحظه راوی شروع می‌کنه به رنگ کردن نقاشی و در کمال تعجب رنگ چشم های نقاشی رو آبی می‌کنه و همون طور که گفتم رنگ چشم های ریان آبی بوده و معلوم میشه که اون نقاشی تمام مدت نقاشی ریان بوده نه رافل بعدش هم ریان موها و پوست رو سفید می‌کنه تا شبیه نقاشی راوی بشه

و وقتی هم که سر و کله ی سوفی پیدا میشه خودش رو رافل معرفی می‌کنه و من هم اصلا نمی‌دونم چرا

ولی من از این زورم میگیره که رافل به خاطر هیچ و پوچ مرد

این رافله نگاه کنید چقدر مظلومه😭