چرا در احساسات منطقی نیستیم؟

تا حالا شده وسط ناراحتی یا خوشحالی شدید، تصمیمی بگیری که بعدا ازش تعجب کنی؟ مثلا قولی بدی که نتونی انجامش بدی، یا حرفی بزنی که بعدا پشیمون بشی؟

این اتفاق‌ها فقط به احساسات مربوط نیستند مغز ما واقعاً در این لحظات مسیر تصمیم‌ گیریش رو تغییر می‌ دهند.

وقتی دچار هیجان شدید می‌شیم، بخشی از مغز فعال‌تر می‌شه. این بخش مسئول پردازش احساساته؛ مثل ترس، خشم، یا شادی شدید. در همین لحظه، بخشی دیگه از مغز که مسئول منطق و تحلیله کم‌کارتر می‌شه. نتیجه؟ تصمیم‌هایی که بیشتر از منطق، از احساسات سرچشمه می‌گیرن.

برای همین وسط دعوا ممکنه حرفی بزنی که اصلاً منظورت نبوده، یا وقتی خیلی خوشحالی، قولی بدی که بعداً نتونی بهش عمل کنی. مغزت در اون لحظه دنبال آرام‌کردن احساساته، نه حل منطقی مسئله.

اما خبر خوب اینه که می‌تونیم این روند رو کنترل کنیم. فقط چند ثانیه مکث قبل از تصمیم‌گیری، می‌تونه به مغز فرصت بده تا دوباره تعادل بین احساس و منطق رو برقرار کنه. حتی یه نفس عمیق یا نوشیدن یه لیوان آب ساده، می‌تونه کمک کنه تا از حالت هیجانی خارج بشیم و تصمیم بهتری بگیریم.