

توی فیزیولوژی یجور الگوی رفتاریه که با تکرار محرک و پاداش(معمولا) اونو قابل پیشبینی میکنه. به تعریف دیگه، شرطی شدن شکلی از یادگیری است که در آن یکی از دو حالت زیر رخ دهد: 1_محرک یا عملی برای رسیدن به پاسخ مورد نظر وجود داشته باشد 2_پاسخ مورد نظر به صورت منظم در یک محیط خاص داده شود

شرطی سازی به دو صورت است کلاسیک و فعال در شرطی سازی فعال: 1.ابتدا توسط اسکینر، فیزیولوژیست آمریکایی توصیف شد. 2.شامل اعمال تقویت و یا تنبیه پس از یک رفتار است. 3.بر تقویت یا تضعیف رفتارهای داوطلبانه تمرکز میکند. در شرطی سازی کلاسیک: 1.ابتدا توسط ایوان پاولوف، فیزیولوژیست روسی توصیف شد. 2.بر روی رفتارهای غیر ارادی و خودکار تمرکز میکند. 3.شامل قرار دادن یک سیگنال خنثی، قبل از یک پاسخ است.

شرطی سازی فعال شرطی سازی فعال (یا شرطی سازی ابزاری) بر استفاده از تقویت یا تنبیه برای افزایش یا کاهش یک رفتار خاص تمرکز میکند. از طریق این فرآیند، رابطهای بین رفتار و پیامدهای آن رفتار شکل میگیرد. تصور کنید ناظمی که مدام به شما گیر میدهد و روی اعصابتان میرود ،اما شما بهتر از خیلی ها به حرف هایش گوش میدهید! (تا تکرار نشود) بچه ی کوچکی که میداند اگر زیاد پافشاری کند به سبب تجربه ی سخت گوش کردن به او، دفعات بعدی سریع تر راضی میشوید! یا وقتی معلمتان تشویقتان کرد و ناگهان درس خوان شدید چون میخواستید همیشه برایتان دست بزنند ! (همیشه مسئله ی تعریف و تنبیه نیست بنظرم میتونه یک معامله ی مستقیم هم باشه) وَ وَ وَ.....

شرطی سازی کلاسیک فرآیندی است که شامل ایجاد ارتباط بین یک محرک موجود طبیعی و یک محرک خنثی قبلی است. (گیج نشو الان توضیح میدم!) درباره سگهای پاولوف چیزی شنیدید؟ در آزمایش مشهور او، ایوان پاولوف متوجه شد که سگها در پاسخ به صدایی که به طور مکرر با ارائه غذا جفت شده بود، شروع به ترشح بزاق کردند. پاولوف به سرعت متوجه شد که این یک پاسخ آموختهشده است و برای بررسی بیشتر فرآیند شرطی سازی شروع به کار کرد. در اینجا یک محرک خنثی( صدای زنگ) بود که باعث یاد آوری(طعم غذا) به اون سگ ها میشد. نیازی به آموزش اون حیوانات نبود. حتی اگه صدای زنگ رو نمی شنیدند طرف غذا می رفتند. (اما اگه این کار را با صدای ساز انجام بدید اون سگ ها بدون دیدن غذایی گرسنه میشوند)

این روش میتواند توضیح دهد که چه تعداد رفتار نیز، میتواند بر سلامت شما تاثیر بگذارد یا یک عادت بد چگونه ممکن است شکل بگیرد. بله! این روش روی انسان ها هم موثر است. اجازه بدید آلبرت کوچولو را به شما معرفی کنم. نوزادی 9 ماهه در واکنش بهمحرکهای مختلف مورد آزمایش قرار گرفت. به این بچه ی بی زبون موش،خرگوش، میمون و ماسک های مختلف ترسناک رو نشون دادند و اون بچه هیچ واکنش یا ترسی از آنها نداشت و تنها چیزی که می توانست این پسر شجاع را بترساند صدای اصابت چکش به میله ی فولادی پشت سرش بود. وقتی آلبرت به 11 ماهگی رسیده بود موش سفید دربرابرش قرار می گرفت و بعد صدای چکش! این کار هفتبار در طول هفت هفتهی متوالی انجامشد و هربار آلبرت کوچولو با شنیدن این صدا اشک میریخت. اما در ادامه آلبرت باید در سکوت موش را میدید اما هر بار با دیدن موش می ترسید و چهار دست و پا با گریه فرار می کرد. اون بچه حتی از چیز های شبیه به موش هم میترسید مثل: سگ خانگی، ماسک، کت خز و حتی کت پشمی بابانوئل!! این آزمایش ظالمانه به آنها نشان داد که شرطی سازی می تواند در ایجاد یا درمان فوبیا کمک کند.

ما به عنوان انسان نسبت به بعضی از مسائل تمایلاتی داریم و از بعضی چیزها بدمان میاید ، اگر در کنار چیزی که از آن خوشمان میاد چیز دیگری هم وجود داشته باشه، ما از اون مورد هم خوشمان خواهد آمد. کتاب روانشناسی هیلگارد کتابی که شرطی سازی هارو تو شش نوع تعریف میکنه (ولی اگه بخوام دونه دونه توضیح بدم استعفا میدی!) با این حال نکته است که نمیتونم ازش چشم پوشی کنم اون هم شرطی سازی نوع ششم این کتاب هست.

یادتونه اول پست گفتم باید یکی از دوحالت برای شرطی سازی اتفاق بیفته؟ حالا اگه پاسخی وجود نداشته باشه چی میشه ؟ بیایم با یک داستان شروع کنیم...

روزی روزگاری دانشمندان کبوتری رو مورد آزمایش قرار دادند. کردنش تو قفس و بهش یاد دادند اگر دو تا نوک به کلید بزند دو تا دانه ی گندم دریافت می کنه. بعد کم کم فاکتور های این آزمایش رو زیاد کردند، مثلا هر وقت رنگ نارنجی جلیقه نجات ها رو دید دو بار به کلید نوک بزنه. (هنوز هم این روش استفاده میشه مرغ عشقایی که فال میگیرن هم همینطوری شرطی سازی میشن) ولی این دانشمندان بدون فرمول مشخصی کارشون رو ادامه دادند یک بار یدونه گندم می انداختند یک بار یک کیلو یک بار بدون رنگ نارنجی خلاصه بدون هیچ عاملی برای رسیدن به دانه.. حدس میزنید چی شد ؟؟ اون پرنده تا آخر عمر به کلید نوک زد تا مرد!! (تصویر صرفا جهت تجسم بهتره)

شاید فکر کنید اون چون یک پرنده گرسنه بوده ناچار به نوک زدن اون کلید بوده و این اتفاق برای یک انسان نمی افته، باید بگم سخت در اشتباهی! اگر گیمر باشید این تجربه رو حتما داشتید که بعد چند ساعت بازی پدرتون سر مرحله آخر در اومده و یهو باختید! ( حتی اشتباهاتتون رو حفظ کرده بودید که بالاخره تمومش کنید) اونایی که اهل این کار هستند دوباره از اول شروع می کنند( حتی اگه به معنی معرفی دوباره کل داستان باشه) خیلی از بازی ها حتی ممکنه جذاب هم نباشند ولی انگار مرض در جانمان می اندازند که ببریم. دلیلش چیه ؟ شکست های بی دلیل ذهن آدم ها رو از کار می اندازه و این احساس منفی ناخود آگاه آدم ها را وادار می کند که اون کار رو "تکرارش کنند"

شاید حالا باختن توی یک بازی رایانه ای چندان بد به حساب نیاید. اما بگذارید راجع به یکی از خطر ناک ترین بازی های دنیا صحبت کنم "شرط بندی!! " اولش با یک مقدار پول کم شروع میشه و بعد برای برگرداندن اون پول کم دارایی بیشتری معامله میشه. شکست پشت شکست، طوری چشمان اون فرد رو خون میگیره که نمیتونه جلوی تکرار بازی رو بگیره و حتی زنش رو معامله میکنه. خوب از اونجایی که این شرطی سازی روی ضمیر ناخودآگاه هست کسی که دارایی هایش را با شانس معامله میکنه یا متقلبه یا( خودتون میدونید!) و ذهن عاقل و خودآگاه مانع این شرطی سازی میشه (حداقل بعد چند بار باخت عقب میکشه) شایدهم برای همین گفتند شرط بندی حرامه( من حکمش رو دقیق نمیدونم)
ارتباط شرطی سازی و موسیقی یکی از مباحث جالبیه که میتونید تحقیق کنید (خودم اطلاعات کاملی نداشتم )
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بیشتر بدانید: آلبرت کوچولو
طی چندهفته و چندماه، آلبرت کوچولو مورد نظارت و مراقبت قرار گرفت. و ده روز پس از شرطیسازی، ترس او از موش تا مقدار زیادی کاهشیافت. این ناپدید شدن یک پاسخ آموختهشده، خاموشی نامیدهمیشود. با اینحال، حتی پس از گذشت یک ماه، هنوزهم این ترس آشکار بود. و ارتباط را میتوان با تکرار روش اصلی تا چندینبار تمدید کرد.
خیلی جالب بود
یه جورایی شبیه درماندگی آموخته شدهست
اولین کسی که بگه شرطی سازی نوع شش در سخنرانی چه کسی مطرح شده براش جایزه دارم.
مری کاور جونز
اولین سخنران ایرانی که راجع بهش حرف زده
حقیقتا آخر پست رو از روی همین سخنرانی نوشتم با سرچ نوع ششم میتونید اسمشون رو پیدا کنید
شک دارم ولی سرچ کردم برام آقای رائفی پور اومد
بابت امتیاز هم خیلی ممنونم❤❤
جواب درسته.
عالی بود پستت🤍