بهترین کتاب های ویکتور هوگو

معرفی بهترین و محبوب ترین کتاب های ویکتور هوگو

1-گوژپشت نتردام در پاریس قرن پانزدهم میلادی، کلود فرولو، رئیس نگهبانان شهر، از روی ترحم، سرپرستی نوزاد ناقص الخلقه و گوژپشتی را به عهده می‌گیرد و او را در برج کلیسای نتردام نگهداری می‌کند. در ابتدا این کودک زشت و بدترکیب را کازیمودو می‌نامند اما بعدها او به گوژپشت نتردام معروف می‌شود.کازیمودو که دارای بدنی پر زور و توان است، مسئولیت نواختن ناقوس‌های کلیسا را بر عهده دارد. بیست سال بعد، پاریس در تکاپوی برگزاری یک جشن است. کازیمو دو که اکنون فردی منزوی و تنهاست در آرزوی شرکت در جشن است اما فرولو به‌شدت ممانعت می‌کند. در این میان غریبه‌ای تازه وارد،‌ یک دختر کولی به نام اسمرالدا را از چنگ مزاحمی می‌رهاند. اسمرالدا،‌ دختر کولی بسیار زیبا و خاموش و حساسی است که برای نان درآوردن، به اتفاق بزغاله وفادارش به اسم جالی می رقصد و فال می‌بیند و عاشقان و سینه‌چاکان زیادی از جمله کلود فرولو و کازیمودو برای خود درست کرده است. محبتی که اسمرالدا به کازیمودو می‌کند، دل او را می‌رباید و همین آغاز داستان عشق زیبای گوژپشت نتردام است.

2-بینوایان داستان یک مرد به نام ژان والژان است که به خاطر دزدی نان برای خانواده‌اش، سال‌هایی را در زندان گذرانده بود. وقتی آزاد میشود، تصمیم می‌گیرد زندگی‌اش را عوض کند و آدم بهتری شود، ولی گذشته‌اش مدام به دنبالش است و جامعه هم سخت با او برخورد می‌کند. در این مسیر، با آدم‌های مختلفی آشنا میشود که هرکدام مشکلات و امیدهای خودشان را دارند؛ از فقرا و کودکان بی‌سرپرست گرفته تا کسانی که قدرت و ثروت دارند. داستان درباره‌ی عدالت، بخشش، امید و مبارزه با سختی‌های زندگی است، و اینکه چطور انسان‌ها می‌توانند حتی در شرایط بسیار سخت، انتخاب‌های درست انجام بدهند.

3-مردی که میخندد داستان درباره مردی به نام گوین است که در کودکی به‌دلیل یک عمل خشونت‌آمیز به صورتش زخم‌هایی عمیق وارد شده و لب‌هایش به‌طور دائمی در حال خنده است، به طوری که چهره‌اش همیشه خندان و ترسناک به نظر می‌رسد. این زخم باعث می‌شود که او به عنوان فردی عجیب و منزوی در جامعه دیده شود. گوین توسط یک دلقک به‌سرپرستی گرفته می‌شود و با او زندگی می‌کند. داستان به زندگی پرماجرای گوین می‌پردازد؛ از دوران کودکی پر از ظلم و رنج تا مواجهه با طبقات مختلف جامعه.

4-نود و سه داستان حول محور سه شخصیت اصلی است که هرکدام نماینده جبهه‌ای متفاوت در دوران انقلاب‌اند: -کنت دِ گریمونت، نجیب‌زاده‌ای که به خاطر وفاداری به شاه و خاندان سلطنتی در خطر است. -ژنرال لرمی، رهبر انقلابیون تندرو که معتقد به عدالت انقلابی است و برای حفظ انقلاب حاضر است هر کاری بکند. -مارکیز دِ لسکو، کشیشی که میان این دو جبهه در کشمکش است و نماینده وجدان و اخلاق در داستان. در این دوران پر از جنگ و خونریزی، این سه نفر با چالش‌های انسانی و اخلاقی جدی مواجه می‌شوند؛ موضوعاتی مانند وفاداری، انسانیت، و عدالت در وسط آشوب سیاسی. داستان با تصویرسازی دقیق از فضای زمانه و تضادهای عمیق اجتماعی، به بررسی پیچیدگی‌های انقلاب و تأثیرات آن بر افراد مختلف می‌پردازد.

5-تاریخ یک جنایت این کتاب داستان زندگی یک مرد است که به جرم قتل محکوم شده و به اعدام محکوم می‌شود. ویکتور هوگو در این اثر، با نگاه عمیق روان‌شناختی و اجتماعی، به بررسی دلایل و زمینه‌های وقوع جرم می‌پردازد و نشان می‌دهد که جنایت همیشه نتیجه شرایط پیچیده انسانی و اجتماعی است، نه فقط یک عمل صرفاً شرورانه. هوگو در «تاریخ یک جنایت» نقدی جدی به نظام قضایی و مجازات‌های سنگین وارد می‌کند و سؤال‌هایی درباره عدالت، بخشش و بازپروری مطرح می‌کند. او تلاش می‌کند تا خواننده را به درک عمیق‌تری از انسانیت و شرایطی که ممکن است فرد را به سمت جنایت سوق دهد، برساند.