
خب خب خب ...

نگاهم را در سرتاسر اتاق انداختم . تاریکی ، درد ، خشم ، غم و واضح ترین چیز ، عشقی که سرکوب میکردم ... بوی گند درد میدهد ، بوی نبود زندگی می آید ، بوی مرگ است ! بلند میشوم و از پنجره ای که مدت هاست نور خورشید ندیده به شهر نگاه میکنم . این چه شهریست که در آن هیچ آدمی مرا دوست ندارد؟اینجا جهنم است ...

تلفن زنگ میخورد . بدنم میلرزد . کجاست ... کجاست ... آهان ... گذاشتمش روی میز . این شماره را میشناسم . شماره ای که باعث و بانی این اتاقی ست که ساخته ام از غم برای خودم . آن باعث عشقی ست که نشانش نمیدهم ... اما او هیچ معذرت خواهی ای ندارد ، هیچ دادگاهی او را مجازات نمیکند . هیچکس نیست جزء من و احساسات برانگیخته ای که کسی درکی از آن ها ندارد ...

باید بروم ... باید از جهنمی که ساخته ام بیرون بروم وگرنه دیوانه میشوم . اما این افکار فقط مدتی در ذهنم چرخیدند و سپس غش کردم و فقط تاریکی و تاریکی و تاریکی بود ... -هِی،پاشو.باید بیدار شی.صدامو میشنوی؟بیدار شو. چشمانم با آن صدا باز شدند ... صدای قشنگی داشت ... ولی من کجا ... کجا بودم؟ +من...کجام؟

دختری که شاید فقط دو سه سال از من بزرگ تر بود پوزخند مهربونی روی چهره اش نقش بست و دستم را گرفت . لعنتی ... مدتی بود که کسی دستم را چنین نگرفته بود :《تو؟غش کرده بودی.من دیدم با وجود مشکلاتی که دکتر داشت شرح میداد تنهایی و کسی رو نداری.اومدم تا تنها نباشی.هوم؟》 تعجب کردم :《تو برای من...اومدی؟》 خندید:《آره.کار خوبی نکردم؟》 به سختی نشستم و تمام وجودم معطوف به احساس عجیب درونم شد ...

-صبر کن صبر کن صبر کن،آروم باش،به خودت فشار نیار.مگه دکتر سفارش نکرد؟ +آرومم نگرانم نباش . -آره معلومه ! جفتمان به هم لبخند زدیم ... او بعد از مدتی شد ماهی که به من نور داد.حقیقت من برای او بود . حقیقتی که هرکسی درون من نمیدید ... هرچند خسته بود،هرچند درد هایش از من کمتر نبود،اما او برای من وقتی گذاشت که کسی درک نکرد و جملاتی گفت که کار هرکسی نبود ... و من با تمام وجود سعی کردم که از او مراقبت کنم ... او ماه من شد ... ستاره ای بسیار روشن در آسمانی بسیار تاریک:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ادم با نوشته هات دلش عاشقی میخواد😭😭🎀🎀
چقدر این کیوت بود عر😭
بوس
بانوی اسلی =آنی
نوشته هات عالین بچه جون☝🏻😭
عشقمی
@𝑨𝑵𝑮𝑬𝑳𝑨
قربونتتت شم
______
بمونییی😭
آنجلاااااا نویسنده مورد علاقمه 😭😭🫶🏻✨
تووو نفسییی
وای آنجلا محشره محشررر😭✨
قربونتتت شم
😭😭😭😭
باید بیشتر به این توجه بشه
همین که لطف کردی و خوندیش مهم ترین توجههههه
بیشتررر
لعنت...چرا اشکم باید در بیاد و سینهم گرم بشه؟
الهی بگردم مننن
💕
خیلی ستودنی ای
میدونستی؟
نولا نولا نولا ذوقذوقیم میکنی تا جایی که بمیزممم
نههه
چه حرفیهه
بمونی برامممم