
بچه های جایگزین شده افسانه ای اروپایی هست که مردم قدیم به آن باور داشتند.

سلام خوش اومدی !✨
اول از همه Changeling ها چی هستن؟ در گذشتهی اروپا،مخصوصا اسکاندیناوی،مردم باور داشتن که موجودات ماورایی مثل ترول ها (یا در ایرلند پری ها) بعضی وقت ها بچه های انسان رو میدزدیدند و به جای اون بچه ، یه بچه قلابی میزاشتند که بهش میگفتند چَنجِلینگ (بچه اشتباهی یا کودک جایگزین) در داستان های زیادی از این افسانه یاد شده. برای مثل انیمشین Trollhunters. در این انیمیشن بچه ها وجود داشتند که از نوع changeling ها هستند.گابلین ها از دنیای آدم ها بچه هایی رو میدزدیدن و با نوزاد های ترول جا به جا میکردن تا به عنوان نفوذی عمل کنند.اما دقیقا مثل افسانه ها نبود چون گفته شده معمولا changeling ها به بچه هایی گفته میشد که مریض به دنیا میومدند و زود از دنیا میرفتن ولی توی انیمیشن Trollhunters همچین اتفاقی نمیافتاد.
گفتیم که موجودات ماورایی بچه های خودشون رو با بچه انسان جا به جا میکردن اما چرا؟ 1-چون بچه انسانها زیباتر و سالم تر بودند. 2-بچه های خودشون مریض یا ضعیف بودند پس آنها را عوض میکردند. 3-گاهی برای اینکه که بچه انسان خدمتکار آنها شود.
چطور میشد فرق یک بچه جایگزین شده رو با یک بچه آدم تشخصب داد؟ مردم میگفتند اگر بچه زیاد گریه میکنه و آروم نمیشه یا خلق و خویش سریعا و به طور ناگهانی تغییر میکند یا خیلی عجیب و غریب غذا میخورد مثلاً به اندازه چند نفر غذا میخورد و همیشه گرسنه است یا ظاهرش تغییر میکند یا رفتار بزرگتر ها را دارد پس احتمالا اون بچه یک کودک جایگزین شده است.
چرا این افسانه شکل گرفت ؟ کودکان جایگزین شده در عمل یک توضیح فرهنگی برای چیزهایی بود که دلیلشان شناخته نشده بود. مثلا نوزادان نارس یا بیمار،اختلالات رشدی/عصبی(مثل اوتیسم)،سوءتغذیه یا حتی افسردگی و روان پریشی مادر پس از زایمان. متاسفانه این باورها گاهی به برخورد های آسیب زا با کودک و مادران منجر میشد.روش هایی که امروزه محکوم میشوند.
راه های پیشگیری در باور قدیم (نمادین و خرافی هستند ) آهن کنار گهواره : قیچی،چاقوی کوچک یا میخ.(آهن را ضد پری یا ضد ترول میدانستند) نمک،صلیب،دعا یا متن مقدس نزدیک نوزاد. در اسکاتلند و شمال اروپا معتقد بودند استفاده از چوب Rowan. حتی معتقد بودند باید بچه جایگزین شده را اذیت کرد چون اینطوری موجودات مجبور میشدند بچه واقعی رو برگردونن(این بخش تلخ و خشن هست)
در ادبیات و فرهنگ از قصههای عامیانهی اسکاندیناوی و ایرلندی تا آثار ادبی؛ مثلاً در نمایشنامهی «رویای شب نیمهی تابستان» (شکسپیر) یک «پسرِ چنجلینگ» محور دعوای پریان است.
در فانتزیهای مدرن، مفهوم «کودکی که از جهان دیگر است/عوض شده» بهصورت استعاری برای هویت، غریبگی یا تفاوتهای عصبی بهکار میرود. نگاه امروزی (انسانشناسی/روانشناسی) پژوهشها چنجلینگ را سازوکاری فرهنگی برای مدیریت ترسها و ناشناختگیهای والدگری میدانند: از مرگومیر نوزاد تا اختلالات رشدی و فشار روانیِ پس از زایمان. امروز این روایتها را بهعنوان میراث فرهنگی میخوانیم، نه واقعیت عینی—و مهم است که بدانیم بعضی رفتارهای مبتنی بر این باورها در گذشته آسیبزا بودهاند.
امیدوارم که خوشتون اومده باشه !
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من غلط خوردم این ساعت این پست رو دیدم....
عالیه👍
میرم خودمو از پنجره پرت کنم بیرون
ای وای 👀
خیلی پستت جالب بود، توی یک کتاب فانتزی به اسم خانه پوشالی هم درموردشون حرف زدن✨
واقعا؟ نمیدونستم مرسی گفتی ✨
خیلی جالب بود🤩تا حالا درمورش نشنیده بودم...
خوشحالم خوشت اومد ✨
🌷💕
یاد چینجلینگ ها توی پونی کوچولو افتادم...
اونجا هم بود ؟👀 یادم نیست چی بود؟
یه سری پونی بودن که توسط ملکه کریسالیس تسخیر شده بودن
و میتونستن خودشونو شبیه بقیه پونیا کنن
عه آره یادم اومد 😂
وای بمیرم برای اون بچه های که اذیتشون کردن😭💔
عالی بود خسته نباشی 👍🏻😼
ویژه شه ؟
مرسی 😭✨