
قبل از اینکه شروع کنم باید بگم سه تا نسخه از بازی هستش و دوتاش سه گانه هستن و یکیش تکی اما طولانی هستش و من توی این قسمت فقط داستان بازی رو تعریف میکنم نه گیم پلی و هربار یکیش رو میگم spyro کلاسیک سه گانه توی پارت اول و spyro dragon fly پارت دوم و سه گانه legend of spyro پارت سوم خوب بریم شروع کنیم😎😎😎😎😂😂😂😂

داستان بازی Spyro the Dragon (1998) دنیای بازی به پادشاهی اژدهایان (Dragon Kingdoms) معروفه. این پادشاهی از پنج قلمرو تشکیل شده: قلمرو سازگاری (Artisans), قلمرو صلح (Peace Keepers), قلمرو جادو (Magic Crafters), قلمرو رویا (Dream Weavers) و قلمرو گنجه (Gnasty's World). داستان از جایی شروع میشه که خبرنگاری از تلویزیون با دو اژدها مصاحبه میکنه و ازشون میپرسه چرا اجازه دادند گنورک گنستی (Gnasty Gnorc)، که یک موجود شبیه اورک و یک جادوگر بدجنس هست، از قلمرو خودش به بیرون بیاد. اژدهاها به شوخی میگن که گنستی هیچ خطری نداره و قیافهاش به قدری زشته که اژدهاها ازش نمیترسند. اما گنستی که این مصاحبه رو میبینه، حسابی عصبانی میشه و با استفاده از یک طلسم قدرتمند، تمام اژدهایان رو به مجسمههای کریستالی تبدیل میکنه. فقط یک اژدهای کوچک و تازه از تخم بیرون اومده به نام اسپایرو به همراه سنجاقک وفادارش، اسپارکس (Sparx)، از این طلسم در امان میمونند. حالا اسپایرو تنها کسیه که میتونه اژدهایان رو نجات بده و دنیای اژدهایان رو به حالت عادی برگردونه. هدف اصلی اسپایرو در طول بازی اینه که به قلمروهای مختلف سفر کنه، مجسمههای کریستالی اژدهایان رو بشکنه و با شکست دادن دشمنان گنورک، بهش برسه. در نهایت، اسپایرو باید به قلمرو گنستی برسه و با شکست دادنش، همه چیز رو به حالت اول برگردونه. این بازی یک داستان ساده و در عین حال جذاب داره که کاملاً مناسب فضای فانتزی و ماجراجویی اونه. اگه دوست داری در مورد یکی دیگه از نسخههای بازی اسپایرو اطلاعات بگیری، بهم بگو.

داستان بازی Spyro 2: Ripto's Rage! (1999) داستان بازی Spyro 2: Ripto's Rage! که در اروپا با نام Gateway to Glimmer شناخته میشه، کاملاً از نسخه اول جداست و ماجراهای جدیدی رو دنبال میکنه. اسپایرو و سنجاقکش، اسپارکس، از اینکه مجبورن برای تعطیلات به منطقهای بارونی و سرد برن، خسته شدن. برای فرار از این وضعیت، تصمیم میگیرن که از طریق یک پورتال به منطقهی پلاگباکس (Plaguebox) برن تا بتونن تعطیلات بهتری داشته باشن. اما به جای اون، به قلمرویی به نام آوالار (Avalar) منتقل میشن. در آوالار، سه شخصیت اصلی بازی، یعنی الورا (Elora)، یک فاون، شکارچی (Hunter)، یک چیتا و یک پروفسور، به نام پروفسور (The Professor)، منتظر رسیدن یک اژدها بودن تا قلمرو اونها رو از دست یک جادوگر بدجنس به نام ریپتو (Ripto) نجات بده. متاسفانه، ریپتو و دو همراهش، کراش (Crush) و گالپ (Gulp)، به تازگی به آوالار حمله کرده بودن و با استفاده از یک گوی جادویی تمام پورتالهای جادویی رو نابود کرده بودن. حالا قلمروی آوالار در خطر بزرگی قرار گرفته. وقتی اسپایرو از پورتال خارج میشه، این سه نفر متوجه میشن که اون اژدهایی که منتظرش بودن، اسپایرو هست! اگرچه اسپایرو از نظر اندازه کوچکتر از چیزیه که اونها انتظار داشتن، اما به او التماس میکنن که به اونها کمک کنه. در نتیجه، اسپایرو تصمیم میگیره که با شکست دادن ریپتو و دو همراهش، قلمروی آوالار رو نجات بده و در همین حین، تکههای گوی جادویی رو پیدا کنه تا بتونه به دنیای خودش برگرده. این بازی، داستان پیچیدهتر و شخصیتهای بیشتری داره که هر کدوم در طول بازی به اسپایرو کمک میکنن. اگه دوست داری در مورد شخصیتهای اصلی این قسمت یا تفاوتهای گیمپلی اون با نسخه اول بدونی، میتونم برات توضیح بدم.

داستان بازی قسمت سوم Spyro: Year of the Dragon (2000) داستان بازی Spyro: Year of the Dragon که آخرین نسخه از سهگانه اصلی ساخته شده توسط Insomniac Games برای پلیاستیشن ۱ هست، در دنیای اژدهایان آغاز میشه. در این دنیا، هر دوازده سال یک بار، مراسمی به نام «سال اژدها» برگزار میشه که در اون تخمهای جدید اژدها از آسمون میافتند تا نسل بعدی اژدهاها به دنیا بیان. اما درست در طول این مراسم، یک جادوگر بدجنس به نام جادوگر (The Sorceress) به همراه دو دستیار خودش، اَنتیک (Moneybags) و کیکو (The Sorceress' Apprentice)، به دنیای اژدهایان حمله میکنه. اونها تمام ۱۵۰ تخم اژدهای جدید رو میدزدند و اونها رو به قلمرو خودشون، قلمروهای فراموششده (Forgotten Realms)، میبرند. تنها سه نفر از این حمله جون سالم به در میبرند: اسپایرو، اسپارکس، و یک خرگوش قوی به نام بینگا (Bianca) که در واقع دستیار جادوگر بوده اما در طول بازی متوجه کارهای بد اون میشه و تصمیم میگیره به اسپایرو کمک کنه. حالا اسپایرو وظیفه داره که به قلمروهای فراموششده سفر کنه، تمام تخمهای اژدها رو از دست دشمنان نجات بده و در نهایت با جادوگر مبارزه کنه تا دنیای اژدهایان رو از خطر نجات بده. در طول این مسیر، اسپایرو با شخصیتهای جدید و قابل بازی دیگهای مثل شیلا (Sheila)، گروهبان بایرون (Sgt. Byrd)، بمباف (Bentley) و ایجنتی وانیل (Agent 9) هم آشنا میشه و از کمک اونها برای پیدا کردن تخمها استفاده میکنه. این بازی، یک پایان باشکوه برای سهگانه اصلی اسپایرو بود و شخصیتهای جدید و گیمپلی متنوع اون باعث شد که یکی از محبوبترین نسخههای این مجموعه باشه. اگه سوالی در مورد شخصیتهای جدید یا تفاوتهای این بازی با نسخههای قبلی داری، میتونی بپرسی.

خوب تموم شد پارت اولش
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ممد شرمندتیم🫤
هووو بازی لجندا
تازه ری میکش هم اومده ریمستر فک کنم البته شایدم نسخه جدید
میشه به سه تا تست آخرم سر بزنی ❤🐔
حتما
مرسییی
ناظرررر؟
فرصت