کیست این فرزند خوانده شهریار؟

زندگی نامه یک شاعر دلبسته در عین حال یک فرمانده نظامی... در قالب داستان

یکی بود...یکی نبود... غیر از خدای مهربون هیچکی نبود... یه کاربر بود در تستچی نامش چه بود؟یار نیک،او دوست داشت به همه کمک کند و کاری کند نگذارد دیگران تنها و ناراحت باشند. کسی از سنش خبر نداشت فقط می دانستند سنش تقریبی بین ۱۱ تا ۱۵ سال است. دوستانش او را به نام قبلی اش یعنی نیکی نیز صدا می زدند! رنگ مورد علاقه اش سبز و سیاه بود...

یک برادر کوچک‌تر از خود نیز داشت. از علایق و تنفرات شخصی اش هم بگوییم او طبیعت،اشعار،شهریار،ادبیات،فرانسه را دوست داشت و از بی توجهی،بی ادبی،فحاشی،هندوانه و خیار متنفر بود. به دو زبان هم مسلط بود،فرانسوی و انگلیسی.

او خانواده خودش را داشت ولی به صورت مخفیانه و قانونی شده بود فرزند خواندن شهریار! شاعر و نویسنده نیز بود..غیر ممکن بود در جایی قلم و کاغذ دستش نباشد و چیزی ننویسد.انگیزه اش به ظاهر زیاد بود ولی این بسیار واقعیت نداشت؛اما می توان گفت اراده اش وصف ناپذیر است!

انیمه می دید و مانهوا می خواند...همه کار می کرد،اوتاکو هم بود..از نظر خودش شخصیتی ترکیبی ساتورو گوجو و ارن یگر داشت.. او بسیار عادل بود و سعی در عادل بودن داشت،همیشه و همیشه برای آزادی تلاش می کرد.. فوتبال هم دوست داشت،طرفدار رئال مادرید بود.