
با اینکه استقبال نداره ولی بفرمایید
روز اعدام فرا رسید یه لباس سفید دادن بهم با طناب بستنم وقتی رفتم مردم دست جیغ هورا میکشیدن و میگفتند بکشیدش اون باید بمیره فردی با لباسی عجیب و یک شمشیر بزرگ بالای سرم وایساده بود همون پرتال عجیب باز شد باز سیاهی سیاهی سیاهی وسیاهی یه مرد بالای سرم بود با یه روپوش سفید و موهای عجیب دستمو بلند کرد و
بهم گفت بچه تو میدونی وارد چه بازی شدی ولی خب عوضش بهم نمیگن دیونه خب بزار یه سوال ازت کنم تو این مدت که تو اون زمان بودی پیکسل یا اختلال سلول یو مثلا درد بی موقع حس نکردی ؟ گفتم نه چطور؟ یه لحضه هرچی برگ داشت ریخت گفت این یعنی یه نژاد جاودان نه باید امتحان کنم ببینم راسته یا نه اینبار تفنگو برداشت تنظیم کرد و. من :نه خواهش میکنم اینکارو نکن دیر شده بود شلیک کرد و جفتمون به خوشکل ترین جایی که تا حالا دیدم رسیده بودیم پاریس با یه برج ایفل نصفه آرزوم بود ببینمش ولی کامل
میپرسم خب الان که چی پروفسور میگه باید یه کم اینجا بمونیم تا هم من از یه چیزی سر در بیارم هر ۱ یا چند ساعت پرفسور پیکسلی میشد اما من چیزیم نمیشد تا اینکه برگشتیم و اون گفت تو یه نژاد خالصی و بلخه فهمیدم نفر اول که برای انقلاب پاریس اقدام کرد کی بود پرفسور گفت من تقریبا ۲۰۶ ساله دارم با این اختلال میجنگم دنیای ما داره به وصیله اشتباه من نابود میشه

من از جادوی سیاه استفاده کردم و چیزی وحشتناک آزاد کردم یه چیز غیر انسانی بدون احساس و پر از دیوانگی من حریص بودم کل دنیارو میخواستم هرچی بیشتر میگرفتم تشنه تر میشدم تا اینکه مجبور سدم آزادش کنم حرص چشمامو کور کرده بود ولی حالا تو اومدی و من میتونم هم به خواستم برسم هم دنیا نابود نشه
باورم نمیشد اون بازم به فکر منفعت خوش بود نمیتونستم تحملش کنم گفتم تو میخواستی از من فقط برای سود خودت استفاده کنی که بعد دنیا رو صاحب شی و همه رو به بردگی بگیرینمیزارم از من استفاده کنی ماسمسکو برداشتم و سریع جیم شده هر جا میرفتم پیدام مبکرد پس رفتم یه زمان دیگه حداقل ۱ هفته ای در امان میبودم که یهو تاوان تداخل در زمان رو فهمیدم
ها ها سوال اخرو داستان نمی نویسم تا داستان بعد منتظر بمونید 😎😎😎
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلاام🙌
من تازه داستانتو پیدا کردم 😂👀
یه ایرادی که داره ...
خیلیبیییییییی کم میذاری😐😂
(ببین چقد این موضوع بهم فشار اورده😐😂)
اخه شش تا اسلاید؟ :(
خلاصه که یکم بیشتر بذار😐🙌😂
باشه ممنون 🥰🥰🥰
یا ابالفضل چی شد😐
من برم پارت بعدی
اِ پارت بعدی هنوز منتشر نشده😐
خب امیدوارم زود تر منتشر شه
😂😂😂 منم امیدوارم
البته ممکنه که دیگه بازگشت به گذشته نسازم استقبال خوبی نداشت