
خلیج همیشه فارس؛ نگینی در دل تاریخ، سرشار از غرور و هویت ایرانی. آبهای آبی، جزایر جاودانه، و افقهایی که قصهی شکوه و سربلندی را روایت میکنند. اینجا جایی است که هر موجش، فریاد میزند: «ایرانیام و به این سرزمین افتخار میکنم.»
مقدمه سرزمین ایران، از دیرباز تا امروز، سرشار از نامهایی است که تنها یک نام نیستند، بلکه بازتابی از هویت، افتخار، تمدن و فرهنگ این ملت کهناند. در این میان، «خلیج فارس» یکی از آن واژههاییست که تنها به یک موقعیت جغرافیایی اشاره ندارد؛ بلکه به ریشههایی هزارانساله، به خونهایی که برایش ریخته شده، و به غروری تاریخی گره خورده است. این نوشتار، سفریست کوتاه در دل این نام بزرگ؛ از گذشتههای دور تا امروز. بیایید با هم بخوانیم، بفهمیم و نگهداریم، آنچه را که شایستهی حفظ شدن است.
فصل اول: خلیج فارس؛ نامی به بلندای تاریخ واژهی «خلیج فارس» نخستینبار نه در دوران معاصر، بلکه در دل کهنترین متون تاریخی بهکار رفته است. از نویسندگان یونانی چون «هرودوت» گرفته تا جغرافیدانان عرب و مسلمان قرون وسطی، همگی در نوشتههای خود این دریا را به نام «بحر فارس» یا Persian Gulf یاد کردهاند. در نقشههایی که از سدههای میلادی به جا مانده، همواره این نام را در جنوب ایران میتوان دید. حتی سازمان ملل متحد، یونسکو و بسیاری از نهادهای بینالمللی، نام رسمی و ثبتشدهی این خلیج را همچنان "خلیج فارس" میدانند. ادعای برخی کشورهای منطقه برای تغییر این نام، نه بر اساس تاریخ، که صرفاً بر پایه سیاست و منافع کوتاهمدت است؛ اما حقیقت، ریشه در خاک دارد. و خاک، هرگز دروغ نمیگوید.
فصل دوم: خلیج فارس کجاست و چرا اهمیت دارد؟ خلیج فارس در جنوب ایران واقع شده و میان ایران و کشورهای عربیِ حوزهی خلیج قرار گرفته است. طول آن حدود ۱۰۰۰ کیلومتر است و عرض آن بین ۵۵ تا ۳۰۰ کیلومتر متغیر است. اهمیت خلیج فارس را در سه محور میتوان بررسی کرد: ۱. منابع انرژی: بیش از نیمی از ذخایر نفت و گاز جهان در اطراف این خلیج قرار دارد. بنادر مهم ایران همچون بندرعباس و عسلویه در همین منطقهاند. ۲. موقعیت استراتژیک: خلیج فارس، راه ارتباطیِ مهمی میان شرق و غرب است. تنگهی هرمز در دهانهی این خلیج، یکی از مهمترین گذرگاههای نفتی جهان بهشمار میرود. هر روز میلیونها بشکه نفت از آن عبور میکند. ۳. زیبایی طبیعی و اکوسیستم خاص: از مرجانهای کمنظیر گرفته تا ماهیان گرمسیری، از جزایر شگفتانگیز تا لنجهای سنتی، همه و همه باعث شدهاند خلیج فارس نه فقط ثروتی اقتصادی، بلکه گنجینهای زیستی و فرهنگی باشد.
فصل سوم: جزایر خلیج فارس؛ نگینهایی بر پهنهی آب جزایر خلیج فارس همچون ستارههایی هستند که بر آسمان این پهنهی آبی میدرخشند. هر یک، داستانی برای گفتن دارد و ویژگیهایی منحصر بهفرد: قشم: بزرگترین جزیرهی ایران، با طبیعتی بینظیر چون درهی ستارگان، غار نمکدان، و جنگلهای حرا. هرمز: جزیرهای با خاکهایی رنگین، سرشار از افسانه و اسطوره. خاک سرخ هرمز حتی به خارج از کشور صادر میشود. کیش: جزیرهای مدرن و توریستی، با سواحلی آرام، آبهای شفاف و بازارهای دیدنی. هنگام، لاوان، سیری و...: هر کدام با ساکنانی خونگرم، فرهنگی بومی و جلوههایی از زندگی دریایی اصیل ایرانی. و در کنار همهی اینها، جزایر سهگانهی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، که بخش جداییناپذیر از خاک ایراناند و همیشه هم خواهند بود؛ هرچند دشمنانی چشم طمع به آنها دارند.
فصل چهارم: خلیج فارس در دل مردم ایران برای مردم ایران، خلیج فارس تنها یک دریا نیست؛ بلکه بخشی از هویت آنهاست. وقتی کودکی در مدرسه میآموزد که نام این خلیج «فارس» است، ریشههایش را در تاریخِ ملت خود پیدا میکند. پدرانی که از آن صید کردند، مادرانی که برای دریانوردان دعا خواندند، مرزدارانی که در گرمای سوزان خلیج از مرزهای آبی کشور دفاع کردند... همه اینها سبب شدهاند نام خلیج فارس، نه یک واژه، بلکه یک احساس، یک غرور، و یک مسئولیت باشد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)