
ی مدت ترند بود ... واسش سریال ساختن . بریم بیشتر بشناسیمش !
معاویه ( لعنه الله علیه ) بنیان گذار امت نحس اموی است . ( اموی : امیه) پسر او یزید ملعون است . که نوادگان گرامی پیامبر (ص) را به اسارت گرفته و بیشترشان را به شهادت رسانده .
معاویه رو بیشتر بشناسیم. نَسب پاک یا ناپاک؟!! بزرگان اهل سنت تصریح دارند که وقتی که معاویه متولد شد، چهار نفر مدعی بودند که معاویه فرزند ماست: عمارة بن ولید بن المغیره، مسافر بن عمرو، ابوسفیان و یک شخص دیگر هم که اسمش را بیان نمیکنم. سؤال مهم: کسی که ناپاکزاده است؛ آیا واقعاً ارزش دارد که برخی از اهل سنت اینقدر برایش سرمایه بگذارند و از منبر و نماز جمعه به نفعِ او استفاده کنند؟!!
_ صحابی یا آزاد شده؟!! به صراحت باید گفت: معاویه صحابی نیست؛ چون وی نه از مهاجر است و نه از انصار. آنهایی که پیامبر را یاری کردند، آنها انصار و صحابۀ پیامبر هستند و آنهایی که در مکه اسلام آوردند و با پیامبر اکرم هجرت کردند، ایشان هم جزء اصحاب پیامبر و جزء مهاجرین هستند؛ ولی معاویه در سال فتح مکه(سال هشتم هجرت) مسلمان شد. دیگر راهی نداشت، چارهای جز اسلام آوردن نداشت. اینان همه «طُلقاء» و «ابناءُ الطلقاء» هستند؛ امیرالمؤمنین به معاویه به صراحت میفرماید: «بدان تو از آزاد شدگانی هستی که خلافت برای ایشان روا نیست».
کاتب وحی یا کاتب نامه؟!! یکی از دروغهای تاریخ، کاتب وحی بودن معاویه است؛ چنانچه عبدالرحیم خطیب از نویسندگان معاصر اهل سنت در کتاب خود مینویسد: «برخلاف آنچه شنیده میشود، معاویه از کاتبان وحی نبوده، بلکه بعضی اوقات، نامۀ عادی برای رسول خدا مینوشت و همین امر منشأ اشتباه بود که او یکی از کاتبان وحی بوده است».[14] ابوهُریره نیز مینویسد: «جمعی میخواستند برای معاویه شیرین زبانی کنند و به او تقرب پیدا کنند، به همین دلیل، او را کاتب میخواندند، این جریان گذشته از اینکه دروغ است، واقعیت و عقل نیز آن را انکار میکند»
فضیلت یا رذیلت؟!! بخاری وقتی که به فضائل صحابه میرسد، نمیگوید فضائل معاویه، بلکه مینویسد: «ذِکرُ معاویة»؛ فقط به اسم او بسنده میکند. حتی یک فضیلت هم برای او نقل نمیکند؛ یعنی اگر معاویه، یک فضیلت داشت، همان را نقل میکرد ابن تیمیه که امام تکفیریهاست، میگوید: «در فضیلت معاویه احادیثی به پیامبر نسبت میدهند، همۀ آنها دروغ است». عینی میگوید: «یک حدیث صحیح در فضیلت معاویه نداریم». شخصیتهای بزرگ اهل سنت همین را میگویند؛ به عنوان مثال ابن حجر عَسقلانی، اسحاق بن راهویه، شوکانی، احمد بن حنبل و… فقط ممکن است یک حدیث صحیح وجود داشته باشد؛ آن هنگامی که رسول خدا به دنبال معاویه فرستاد که چیزی بنویسد، گفتند که مشغول خوردن است. برای مرتبۀ دوم فرستادۀ پیامبر آمد، گفتند مشغول خوردن است. مرتبۀ سوم به دنبال او فرستاد، باز گفتند مشغول خوردن است. حضرت فرمود: «لا أَشْبَعَ اللَّهُ بَطْنَهُ؛ خدا شکمش را سیر نکند».
معاویه در کلام بزرگان اهل سنت : وارد اصل بحث میشویم. از بزرگان و عالمان سلف اهل سنت تا به امروز، نسبت به معاویه موضع داشته و سخنانی گفته اند که به برخی از آنها اشاره مینماییم: جاحظ دربارۀ معاویه میگوید: «معاویه بر کرسی پادشاهی نشست و بر باقیمانده از اصحاب شورا و بر مسلمانان اعم از انصار و مهاجر در سالی که آن را سال جماعت نامید به زور بر مسلمانان تسلط یافت. در واقع آن سال، سال وحدت و جماعت نبود، سال تفرقه بود، روز حاکمیت استبداد بود، سالی بود که امامت و خلافت در آن، به شاهنشاهی و پادشاهی کسری تبدیل شد و خلافت اسلامی به قیصرهای غاصب رومی تبدیل شد و معاویه از چهارچوب گمراهی و فسق خارج نشد». طبری در کتاب تاریخ خود مینویسد: حسن بصری گفته است: «چهار خصلت در معاویه بود که یکی از آنها بس بود برای اینکه معاویه جهنمی شود».
ابوبکر بن خلال در کتاب خود نوشته است: محمد بن عبید منادی میگوید: در مکه بودیم و عبید الله بن موسی با ما بود. در راه صحبت می کرد که سخن از معاویه شد. او معاویه را لعن کرد و هر کس که معاویه را لعن نمی کند هم لعن کرد. ابن عبد ربه گوید: قیس بن سعد انصاری خطاب به معاویه میکند و میگوید: «تو خودت بتپرست هستی، پدرت هم بتپرست است؛ به زور و به کراهت وارد اسلام شدی( چارۀ دیگری نداشتی) و به اختیار خودت از دین خارج شدی، چون سابقۀ ایمان نداشتی. نفاق تو هم چیز جدیدی نیست، ما انصار هستیم، انصار و یاران دینی هستیم که تو به اختیار خودت از او خارج شدی و ما دشمنانِ دینی هستیم که تو وارد آن شدی». ابوالفرج اصفهانی در کتاب الأغانی نوشته است: عبدالواحد بن سلیمان در سال130هجری در شام خطبهای خواند و این مطلب را بیان کرد: «معاویه لعنت شدۀ پیامبر اکرم است؛ خودش و پدرش لعنت شده هستند. یک انسان رذلی است از اعراب بادیه نشین؛ او از پس ماندههای جنگ احزاب است». این مطلب اشاره به روایتی است که نقل شده ابوسفیان در حالى که سوار بر مرکبى بود و معاویه و برادرش(یزید) از پیش و از پسِ او در حرکت بودند، رسول خدا آنها را دید و فرمود: «لَعَنَ اللهُ القَائِدَ وَ الرَّاكِبَ وَ السَّائِقَ؛ خدایا، جلودار(پیشرو)، سواره و حرکت دهنده(از عقب) را لعنت کن.
ابن جوزی از امام حسین نقل میکند: «گمانم که طاغوت شام؛ یعنی معاویه از بین رفته و پسرش از ما بیعت میخواهد». چنان که معلوم است اهل سنت، امام حسین(سید شباب اهل الجنه) را هم محکوم میکنند که چرا از معاویه تعبیر طاغوت کرده است!!؟ وی در کتاب خود نوشته، مأمون عباسی در سال 211هجری در بیانیهای اعلام کرد: «کسی که از معاویه به نیکی یاد کند یا او را بر هر یک از صحابه مقدم بدارد، خونش هدر است». همچنین معتضد عباسی در سال284 هجری، تصمیم گرفت که سر منابر معاویه را لعن کنند. او مینویسد: در سال 351 هجری در بغداد(پایتخت بلاد اسلامی) دستور داده شد که بر سردرهای مساجد بغداد نوشته بشود: «لعنت خدا بر معاویه». ابوجعفر نقیب(متوفای613ق) میگوید: «معاویه اهل جهنم است، نه به جهت اینکه با علی مخالفت کرد و به جنگ با آن حضرت برخاست، بلکه چون عقیده و ایدهاش صحیح نبود، ایمانش نیز به حق نبود او جزء سران منافقین بود، او و پدرش هرگز اسلام نیاوردند بلکه به زبان اظهار کردند». ابن ابیالحدید میگوید: «خیلیها به دین او(معاویه) طعنه زدند، ایراد گرفتند و اکتفا به فسق او نکردند، بلکه فراتر رفتند و گفتهاند او دین ندارد و اصلاً اعتقاد به پیامبر اکرم نداشته است». همچنین وی در جای دیگر میگوید: «معاویه انسان فاسقی بود و به بیدینی و انحراف از اسلام شهرت داشت». همچنین وی میگوید: امیرالمؤمنین دربارۀ معاویه به زیاد ابن ابیه فرمود: «إنَّ مُعاوِيَةَ كالشَّيطانِ الرَّجيم…؛ حتماً معاویه شیطان رجیم است». همچنین آن حضرت در قبل از جنگ صفین میفرماید: «تلاش میکنم که زمین را از وجود این(اشاره به معاویه) پاک کنم». یعنی با بودن معاویه، زمین پاک نیست، با نابود کردنش میخواهم زمین را طاهر کنم؛ پس اهل سنت باید با امیرالمؤمنین هم موضع بگیرند!! او مینویسد: هنگامی که معاویه در مسجد کوفه سخنرانی کرد و امیرالمؤمنین علی را لعن کرد، امام حسن در جواب او فرمودند: «خداوند کافرترین ما را و بدترین ما را لعنت کند؛ تمام اهل مسجد گفتند آمین». از این عبارت معلوم میشود که مردم در زمان خود معاویه، او را قبول نداشتند و ملعون بودن وی را تأیید میکردند.
ذهبی در کتاب سِیرُ أعلامِ النُّبَلاء به نقل از یحیی بن عبدالحمید حُمّانی میگوید: «مَاتَ مُعاویةُ علی غَیرِ مِلَّةِ الإسلامِ؛ معاویه بر دین اسلام از دنیا نرفت(کافر از دنیا رفت)». وی در کتاب خود مینویسد: عبدالرزاق صنعانی وقتی که نام معاویه در درسش برده میشد، عصبانی میشد و میگفت: «اسم اینها را ببری هوای کلاس آلوده و کثیف میشود، اسم اینها را نبرید». او میگوید: عبیدالله بن موسی اجازه نمیداد کسی که هم نامِ معاویه باشد در درس او شرکت کند و اگر کسی معاویه، نام داشت و در درسش شرکت میکرد، استاد درس شروع نمیکرد و می گفت: «تا این شخص بیرون نرود، من درس نمیگویم». رشید رضا که از تندورهای اهل سنت است، میگوید: «یکی از دانشمندان بزرگ آلمان به عدهای از مسلمانان گفت: «بر ما مردم آلمان لازم است که مجسمهای از طلا برای معاویة بن ابی سفیان درست کنیم و در بزرگترین میدانهای برلین نصب کنیم». به او گفته شد: چرا؟ گفت: «زیرا معاویه بود که نظام اسلامی را از اساسِ مردم سالاری به حکومتِ استبداد، سلطه و زور تبدیل کرد و اگر معاویه نبود، اسلام همۀ جهان را فرا میگرفت و اکنون ما آلمانیها و سایر کشورهای اروپایی، عرب و مسلمان بودیم». آن وقت یک عده به جای این که اظهار تأثر، تألم و تأسف کنند که چنین کسی مانع پیشرفت اسلام شده؛ از او دفاع میکنند که روشش ادامه پیدا کند و بیشتر مانع پیشرفت اسلام شوند! سید قطب پیروزی معاویه را یک مصیبت میداند و میگوید: «بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد، پیروزی و روی کار آمدن معاویه بود. اگر علی بن ابیطالب پیروز میشد، پیروزی روح حقیقی اسلام بود. اما پیروزی معاویه مصیبتی بود». همچنین او میگوید: «اینگونه نبود که معاویه و دوستش عمرو بن عاص پیروز بر علی بن ابیطالب بشوند به خاطر اینکه آنها حق بودند و سیاستمدارتر از علی بودند؛ بلکه آن دو طلیق بودند و دستشان باز بود. هر سیاستی هر رفتاری که لازم میدیدند، انجام میدادند(و خط قرمزی برای آن دو نبود). ولی حضرت علی پایبند به اخلاق بود و از به کار بستن دروغ و غش، خدعه و نفاق، رشوه و خریدن انسانها اجتناب میکرد و دست به هیچ یک از این کارها نمیزد، اما آنها دست به همۀ این کارها میزدند». یکی از نویسندگان معاصر به نام «حسن بن فرحان المالکی» اهل عربستان سعودی، هفت کتاب دربارۀ معاویه با این عناوین نوشته است: «حدیث: معاوية فرعون هذه الأمة» ؛ «بحثُ فی إسلام معاویة بن أبی سفیان»؛ «حدیث: إذا رأیتُم معاویة علی منبری فَأقتُلوُه»؛ «هَل ماتَ معاویة علی دین الإسلام؟» «قض رأی ابن تیمیة فی إسلام معاویة» «مثالب معاویة بن ابی سفیان بالأسانید الصحیحة» «سلسلة مع المعاصرین : مع سلیمان العلوان فی معاویة بن أبی سفیان».

پس نتیجه میگیریم معاویه ( لعنه الله علیه ) پدر نامشخصه . ی شخص ظالم است . و نباید از اون و دوست دارانش حمایت کنیم . اما حضرت علی (ع) : مادر از بنت اسد ، پدر ابوطالب . پس با این حساب علی(ع) کجا معاویه (لعنه الله علیه) کجا ؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نمیدونم چرا ولی معاویه(سریال)رو نگاه کردم😐😂
نباید به دشمن بها داد.
نبودیم*
؟
احسنت عالی بود
مولا فقط علی
فرصت