15 اسلاید پست توسط: شله زرد انتشار: 4 ماه پیش 1,005 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست


لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (135)
  • بعد از دو هفتهههه بالاخرهههههه هوراااا

  • imageمریم
    قانع به خیالی ز تو بودیم؛

    شله زرد
    خداحافظ تروم عزیز...؛
    | 20 دقیقه پیش
    و...

    ---
    وایسا من باید سناریشونو بنویسم یعنی چی_

    • اسمارو چی میزاری؟

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      من نمیدونم تو شروع کن حالا-

    • عامم... خب بزار ببینم...

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      ببین_

    • خاک به سرم کو کامنتمم

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      گل به سرت وا-

    • ***
      -حالا-
      لیوان چایی را سر میکشم و میگویم
      : « مریم بیکاریت دادن میخوای این پرونده رو بگیری؟؟ گرفتن پرونده گم شدن طلا خیلی چندشه به نظرم...مدیونی فکر کنی حسرت طلا ها رو میخورم!»
      جرعه ای دیگر از جای میخورم و زیر چشمی کارآگاه را میپایم. امروز کت فندقی رنگ بلندی به پا کرده است کراوت مشکی زده است، زن شیک پوشی است. بر خلافش تاب سفید رنگی همراه با ژاکت مشکی رنگی که در حال حاضر روی صندلی آویزان کرده ام پوشیده ام.
      مریم می‌خندد و به صفحه بعدی پرونده خیره می‌شود. وقتی می‌خندد چال چونه اش به چشم می آید...

    • والا نه حوصله... وای چی میگن بهش یادم رفت
      ها ویرایش
      نه ویرایش حوصلشو دارم نه ادامش...
      فقط یچیزی
      ویژگی های ظاهری رو بگو

    • بیا صادق باشم... بخش اول نیومده

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      متاسفلنه نظری ندارم که بخش اول چی بوده.. ولی وایسا، بیا فرض رو بر این بگیریم که... نمیدونم، مثلا در همون داستان این پرونده ی طلاهای گمشده توی اتاقی که طلاها نگهداری می شدن (که فقط ت و من کلیدشو داشتیم) و چند روز بعد از شروع تحقیقات من میمیزم-؟

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      خارجی وجود نداشتند پرونده ها را به پایان می رساند، در حالی که سنگینی نگاهش را حس می کنم سی دارم مجددا روی پرونده تمرکز کنم

    • میخوای تو پیوی شروع کنیم؟

    • imageمریم
      قانع به خیالی ز تو بودیم؛

      چشم استاد_

  • imagePeak
    𐏋 𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁 𐎺𐎰𐎼𐎣

    شله چند وقته اکیپ نمیای

  • image𝑀𝑖𝑎
    وقتی بودی زنده بودم:))))

    چالش :
    مایکی : برا منم زیاد پیش میاد
    دراکن رو به مایکی : (همون واکنش های ناپسند چیفویو)

  • image𝑀𝑖𝑎
    وقتی بودی زنده بودم:))))

    چالش :
    چیفویو: کدوم (سانسورررررررررررر) پدر (سانسوررررررر) اینو بت گفت؟

  • imageMournful Luna
    قلب منی Mournful Luna@

    وای لیوای تو کاورر😭✋🏻

  • شله دفعه بعد با کاربرا پست بزاری به من نگی بلای باجی سرت میاد

  • imageYosano
    𝓘𝓪𝓶 𝓵𝓸𝓼𝓽

    دراکن: مطمئنی پسره دختر نبود؟

  • imageچه زمانی Ehsan
    در حال ساخت تار انداز

    باید موهاتو کوتاه تر طراحی میکردم...
    مانگاکای tr
    یا اگه صلاح دونستی اینو بزار
    داداش شمارشو کبدی این برم دهنshو jرررر بدممم
    نقی از پایتخت

  • دراکن:چیز خاصی نی
    حتمن میخاسته به عنوان نوکر استخدامش کنی

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.