
فالو = فالو

امیلی با تعجب و دهن باز به دامیان نگاه کرد . گوشش قرمز شده بود و خ* ون می آمد . دامیان داد زد :" امیلی ! به چه جرعتی همچین کاری با آنیا می کنی ؟ " ناگهان امیلی زد زیر گریه . با چشمای خیس ، لرزان لرزان گفت : " همش تقصیر توئه آنیا ! تو همیشه همه چیزو خراب میکنی ! " بعد جلو آمد و هلم داد . محکم افتادم روی میز پشتی که پر از نوشابه بود لیوان ها شکست و خرده هایش مرا زخم و زیلی کرد . دامیان کمکم کرد و بهم گفت :" بیا از اینجا بریم آنیا "
*آنیا * با کمک دامیان بلند شدم و باهم به خونه رفتیم . دامیان لبخند زد و گفت :" خداحافظ آنیا " جوابش رو دادمو وارد خونه شدم . روی کاناپه نشستم و فکر کردم . دامیان با تمام وجود از من دفاع کرده بود در حالیکه من هیچ کاری براش نکردم . نمیدونم چرا، ولی با فکر کردن راجب به این ماجرا ، قلبم درد گرفت . به دیوار نگاه کردم . عکس های بابا همه جا بود . بابا رو از دست داده بودم و حالا مامان برای قا * تل بودن به ۱۰ سال زن*دان محکوم شده بود . از اون شدت تنهایی زدم زیر گریه . اشک های داغم روی دستامون مینشست و دستام رو گرم میکرد . مدت طولانی گریه کردم . بالاخره آروم شدم . ناگهان چشمم به یه پاکت افتاد . بازش کردم و خواندمش .
* آنیا * توی پاکت نوشته شده بود : دوست عزیز ! آنیا فورجر ! خوشحالم که تو عضو انجمن کمک به مردم شدی ! یه خبر ویژه ! امشب قراره یه مهمونی فوق العاده داشته باشیم . به قصر اندرز بیا و مهمون ما باش ! به امید دیدار ! ^ با تعجب گفتم " چی ؟ من به مهمونی دعوت شدم !؟ " به ساعتم نگاه کردم . ساعت ۲ بود . مهمانی ساعت ۹ تا ۱ شب بود .
* دامیان * خسته و کوفته به خانه رسیدم . سریع یه چیزی خوردم و خوابیدم . بیدار که شدم نامه از زیر پام دیدم . پاکت باز کردم و خواندم : دوست عزیز ! دامیان دزموند ! پسر رئیس ! خوشحالم که تو عضو انجمن کمک به مردم شدی! یه خبر ویژه ! امشب یه مهمونی بزرگ داریم ! به قصر اندرز بیا و مهمون ما باش ! به امید دیدار ! * با خودم گفتم :" یه مهمونی ؟ باید چیز جالبی باشه !"
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میزاتحریر جارو برقی ای هستم از مرغ
بالشت بالشتی هستم از نون برنجی.
پتو صندلی هستم از بیسکوئیت 😂
دسته مبل دسته مبل زاده هستم از سیس رایس آباد
پستت خیلی خوب بود♥️🫂
امیدوارم در آینده یکی از بهترین ها بشی☺️👍🏻
اگه میشه لطفا به پست های منم سر بزنید🙃🤍
بk هم mیدم😉🤯
ادمین زیبارو پین؟☺️🫂
ج چ: شارژکن کمد هستم از شهر دارو
عالیییی بودددد😀
اول بازدید، لایک، کامنت
فرصت