کیم می_یونگ و پارک جی_مین پارت ۲

داستان شما و جیمین پارت دوم😋😋

صبح روز بعد** با صدای زنگ گوشیت بیدار شدی و دیدی نویان(عضو توایس)داره بهت زنگ میزنه. گوشی رو جواب میدی و با صدات که حالا دو رگه شده بود(بخاطر اینگه از خواب بیدار شدی)سلام کردی. نویان بدون هیچ سلامی نعره زد:((آن شوو.)) آنلاین شدی و دیدی نویان برات عکس فرستاده. عکس رو باز کردی.. عکس..عکس..عکس بوسه تو و جیمین بود😱

پیام فرستادی::تو اینو از کجا آوردی؟؟ اون ویس داد::((هی دختر!مبارکه!جیمین گذاشته اینستاش!!!)) گوشی رو چنان به زمین زدی که ترک خورد! ______________ زنگ زدی و شمازه موچیو از ته گرفتی. زنگ زدی.. بووق..بووق..بووق..بووق.. موچی:الو کیه؟ تو گفتی:منم..منم میونگ چ..چرا اونو پست کردی هان؟؟ گفت:خب چون میخوام همه بدونن عشق اول و آخرمی!!

می:ساکت صو فقط خفه شو چون من دوستت ندارم عوضی!! گوشی رو قطع کردی و با صورت خودتو روی بالش‌ت انداختی و زدی زیر گریه..

دیرینگ..دیرینگ ۱دای زنگ خونه‌تون بود. با بی حوصلگی رفتی درو باز کردی.. مینا(عضو توایس)پشت در بود.. مینا:سلام می..خیلی خیلی تبریک میگم بهت!! و سفت بغل‌ت کرد.. به سختی ازش جدا شدی و گفتی:مینا الان لطفاً برو!حس و حالش نیس!

اینم از پارت دوم*-* امیدوارم خوشتون اومده باشه✨

خدافظ✨✨