
خب خب قسمت دوم رو هم ساختم ولی طول کشید چون درس دارم ?? خب لدفا بعد اتمام است بگید که چند سالتونه ممنون میشم ??
چشامو باز کردم بعد از سه روز همش رفتن به اون خونه تو ذهنمه و ترس اینو دارم که پلیس بیاد دم در خونه و به جرم ورود بدون اجازه به خونه بقیه دستگیرم کنن ولی مارک همش میگه نگران نباش چیزی نمیشه و این منو بیشتر نگران میکنه صدای مامان میاد : سالساااا بییدارشو دختر بیا پایین صبحانه بخور هوار میزنم باشه مامان از راه پله میرم پایین و به مامانم (لیسا جکسون زن قد متوسط چشای عسلی موهای قهوه ای) نیگا میکنم بعد از صبح خیر رو میز روبه رو احمق(برادرم) و کنار پدرم (لارنس جکسون میشینم) صب بخیر همگی و بعد شروع میکنم به خوردن غلات باشیر که یهو احمق میگه : راستی مامان هالووین نزدیکه میشه بگی من کی بشم مصلا دراکولا یا مرد نامرئی خوبه؟؟ من: احمق جان تو نمیتونی نامرئی بشی!!!(کرم دارم کلا) . احمق : به تو چه مامان بگو!! بعد از هوار زدن زیاد احمق تصمیم گرفت فرانکشتاین بشه منم تو این فکر بودم بعد از صبحانه بلند شدم رفتم تو اتاقم و ..... پوشیدم و رفتم پایین و خدافزی کردم
خدافزی کردم از در زدم بیرون دیدم مارک منتظرمه مارک :صببخیر سالی عزیز من: صب بخیر تا مدرسه راجب اینکه چی بپوشیم بحث کردیم و مارک گفت که میخاد دراکولا بشه من هنوز هم نمیدونم که قرارع چی بشم توی مدرسه که رسیدیم رفتم سر کمدم مشغول درآوردن کتابا بودم درشون آوردم دستم بودن در کمدو بستم راه افتادم سمت کلاس تو راهرو سرم پایین بود داشتم به این فکر میکردم که چرا باید این کتاب مزخرفو بخونم که ترقققققققق به یکی خوردم کتابام پخش زمین شد نگاهمو سمت بالا گرفتم دیدم سایمون والنر پسر محبوب مدرسه بچه پولدار بازیکن فوتبال? دارای شخصیت خوش قیافه همه تو کفشن البته کلا پسرای تیم فوتبال جذابن (تو همه فیلماوقصع ها) سایمون: او واقعا معذرت میخوام سالی ( از بچگی هم کلاسی و هم مدرسه ای بودیم) من: چشای کورتو باز کن سامی (?) مطمعن بودم که از قصد این کارو کرده بدون اینکه کمکم کنه خم شدم و وسایلمو ورداشتم و یه تنه بش زدم و رفتم سمت کلاس(سایمون رو چجوری تصور کردی)
۷ روز بعد من:مامان کفشام کووووو . مامان:اون پایین (وای چه عادرس دقیقی??) رفتم جلو آینه
زنگ در به صدا دراومد مامان:سلام مارک . مامان مارکو بقل کرد مارک اومد داخل نیگاش کردم لنز مشککی گذاشته بود موهاشو با اسپری مو مشکی کرده بود ناخونای بلند. مشکی زده بود همراه با دندون نیش پلاستیکی من:او خدای من این مرد جذاب کیه که اومده خون منو بمکه????? مارک:این منم سلطان تاریکی ??مارکه دارکولا مامان ما رفتیم و رفتیم بیرون یکی یکی در خونه ها می رفتیم و میگفتیم یا شکلات میدی یا میترسونیمت و همینجوری شکلات جمع میکردیم او خدای من این عالیه یهو مارک میگه: سالی رو تپه رو نیگا همه دم در قلعه هستن بیا ما هم بریم شکلات بگیریم من:مگه دیوانع شدی بچه مارک:بعد یه هفته اونا یادشونم نمیاد که چی شده چه برسه به تو تازه توکه فرق کردی من با ترس گفتم : باشه باشه ولی اگه منو گرفتن میگم که به جرم همکاری دستگیرت کنن با هم رفتیم توی اون صف طولانی وایسادیم تا ماهم به در برسیم یهو احمقو دیدم گفتم هی کوین (با دوستش بود نگفتم احمق تا بچم ضایع نشه) منو دید و با قیافه متعجب گف هی سالسا ما عاخرین افراد صف بودیم یهو مارک گفت من برم الان میام(چرا رفت )
بعد برگشتم دیدم من دم درم و در منظره تا من بزنمش ? آروم در زدم و بعد از چند ثانیه یه نفر درو باز کرد یه مرد سالخورده با قیافه کاملا عبوس اومد درو باز کرد زیر چشماش کامل گود بود و بایه صدای کاملا سرد گفت : بله من با صدای لرزون گفتم : یاا..یا شکلات بده..یا میترسونمت نیگام کرد و گفت شکلات و آبنبات نداریم خاست درو ببنده که گفتم نه وایسا ی لحظه و دستبند مشکیمو درمیارم و بهش میدمش من:اینم هدیه من به یه همسایه و بعد درو بست بوممم ?عایخش پس این مارک کو؟؟؟ خاستم برم و از در و دیوارای قلع بگذرم که دیدم سایمون و رفیقش تامی با ماشین و اومدن سایمون شکل یه گرگینه بود با چوب و کلاه بیس بال و تامی هم گرگینه بود مثل سامی گفت:اوم اینجایی سالی هعی همسایه های جدید و دیدی بعد با چوبش زد به دروازه قلعه که یه تیکش افتاد گفتم بس کن بعد یه اسپری دار آورد گفت :به توچه برو کنار و رفت رو دیوار نوشت :افسرده های سیاه یه یهو از پشت زدمش بعد افتادیم به جون هم هلم داد داد میزدیم که یهو لامپهای خونه همه باهم روشن شد بعد یکی از پنجره ها باز شد که نگام به نگاه ی نفر گره خورد همون پسره بعد سایمون هلم داد افتادم زمین و کلاه گیسم از سرم درومد و بدون نگاه کردن به چیزی دویدم ?
خب چطور بود
ادامه بدم
ببخشید دیگه این سوالای عاخری این جوری شد
???????????????????? مرسی از انجام تست
بازم ببخشید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
با اجازه ی بزرگترا 11 سال .
سن رو برا این پرسیدم چون دوست داشتم ببینم چه رنج سنی این تستو جواب میدن✨
من 15 سالمه
ادامه داره یا تموم میشه؟؟
ادامه داره
من 15 سالمه چطور؟؟