
در واپسین سالهای حکومت کمبوجیه دوم، فرزند ارشد کوروش بزرگ، واقعهای رخ داد که یکی از اسرارآمیزترین ماجراهای تاریخ ایران را رقم زد. کمبوجیه، که برای فتح مصر رهسپار این سرزمین شده بود، بنا بر برخی گزارشها، به دلایلی نامعلوم برادر خود، بردیا، را مخفیانه به قتل رساند. گفته میشود که او نگران بود مبادا در غیابش، برادرش ادعای پادشاهی کند و تاجوتخت را از چنگش درآورد.
اما پس از مدتی، شایعهای عجیب در ایران پیچید: "بردیا زنده است!" و خود را شاه ایران خوانده است. مردم، که از فشار مالیاتهای سنگین و سختگیریهای کمبوجیه به ستوه آمده بودند، به گرمی از این "شاهزاده بازگشته" استقبال کردند. او دستور داد معافیتهای مالیاتی گستردهای برقرار شود و مردم برای نخستین بار، پس از سالها، حکومت را همراه خود دیدند. اما این تنها آغاز ماجرا بود…
مطابق با کتیبه بیستون، که داریوش بزرگ سالها بعد بر کوه بیستون حک کرد، این مرد در واقع بردیای واقعی نبود! بلکه فردی بود به نام گئوماتا، یکی از موبدان زرتشتی که به واسطه شباهتش به شاهزاده هخامنشی، خود را بردیا معرفی کرده و قدرت را به دست گرفته بود.
داریوش روایت میکند که گئوماتا، برای تحکیم قدرت خود، تمام درباریانی را که از هویت واقعی او باخبر بودند، از میان برداشت و تنها در حلقهای بسته از پیروانش باقی ماند. اما بزرگان و شاهزادگان هخامنشی، که او را غاصب تاجوتخت میدانستند، آرام نماندند.
چند ماه پس از پادشاهی گئوماتا، گروهی از نجیبزادگان هخامنشی، به رهبری داریوش، پسر ویشتاسپ، از خاندان هخامنشیان، توطئهای برای براندازی او ترتیب دادند. آنها مخفیانه وارد کاخ شدند و طی حملهای ناگهانی، گئوماتا را به قتل رساندند. پس از آن، داریوش به عنوان وارث مشروع تاجوتخت معرفی شد و اعلام کرد که ایران را از چنگ یک دروغگو و فریبکار نجات داده است.
هرچند کتیبه بیستون، که روایت رسمی داریوش است، گئوماتا را یک شیاد معرفی میکند، اما بسیاری از تاریخنگاران امروزی معتقدند که ممکن است حقیقت چیزی کاملاً متفاوت بوده باشد.برخی پژوهشگران بر این باورند که روایت داریوش، در واقع توجیهی برای به قدرت رسیدن او بوده است. از این منظر، احتمال دارد که کمبوجیه هرگز بردیا را نکشته بود و شاهی که داریوش او را از میان برداشت، بردیای واقعی بود، نه یک مغ فریبکار!
مغ عنوانی بود که به کاهنان و روحانیون بلندمرتبهی آیین زرتشتی در دوران هخامنشیان و قبل از آن اطلاق میشد. این افراد در امور مذهبی، نجوم، فلسفه و حتی سیاست نقش داشتند.در داستان گئوماتا، گفته میشود که او یک مغ زرتشتی بود که با استفاده از شباهتش به بردیا، خود را شاه معرفی کرد و بر تخت نشست.
آیا واقعاً گئوماتا یک فریبکار بود، یا این داریوش بود که تاریخ را به نفع خود نوشت؟ این راز، همچنان در میان سنگنوشتهها و اسناد تاریخی پنهان مانده است…
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!