بینندگان گرامی عکس ها رو نتونستم بزارم ولی این پارت میزارم🥺
دِ برو خانه. به خونه رسیدیم. اون سه تا پشت در مونده بودن. صحنه جالبی بود همشون رو زمین نشسته به در خونه تکیه داده بودن دنیس هم داشت از تو گوشیش چیزی نشون اونا می داد. رفتیم جلو همه به هم سلام کردن(وقتی نمیخوای به همه سلام سلام بگی🫡) زنگ رو زدم. ربات نگهبان در رو باز کرد رفتیم تو خونه. منو بچه ها رفتیم تو اتاقامون لباسمون رو عوض کردیم. داشتم از پله پایین میومدم بالای پله ها وایسادم. اریان داشت میگشت و وسایلای خونه رو می دید. دنیس هم داشت با رباتا بازی میکرد. ادوارد هم سرش تو گوشیش بود. رفتم پایین. میا: دییقا به چی نگاه میکنی؟ اریان: به سلیقه بدتون توی انتخاب وسایل نگاه میکردم. میا: 😈 اره باهات موافقم واقعا سلیقم بده. اریان:؟؟؟؟. انا و لوسی: 😳
اریان: واقعا اصاً کم نمیاری. و خیلی بیشوری. بقیه: اها(منظورش اتحاد بین دو قبیله هست) از زبان اریان: گفتم: خب حالا وللش تمرین کنیم. میا: باشه صبر کن به وایولت خبر بدم. درسته که ما توی دو تا قبیله مختلفیم ولی هشت سال توی یه خونه زندگی کردیم به هر حال خواهرمه. یه ربع بعد وایولت اومد. به همه سلام کرد و شروع کردیم اهنگ زدن. میا آهنگ(centuries) رو انتخاب کرد. اولش یه ذره بد زدیم. بعد میا بهمون گفت بعضی جاهاش رو چطوری بزنیم. در اخر تمرین تموم شد.(لباس تانگو میا)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالیهههههه
آقا پوستر، کاور و عکس اسلایدا چه ربطی به تست دارن-نتنو نخوندم دیگه مستقیم اومدم پرسیدم-