نویسنده قلم اش را بر روی کاغذ سپید به رقص دراورد و او را خلق کرد. برایش عجیب بود. او تپیدن قلب مخلوق خود را احساس میکرد و تمام مدت در پهنای کاغذ سفیدرنگ با او زندگی می کرد.حال نویسنده باید دل و جرعت به خرج میداد و نازنین اش را به سوی سختی ها و دشواری های زندگی کاغذین خود روانه می کرد تا درسی باشد برای انسان هایی از جنس واقعیت و این تنها دردی بود که نوشتن را برای خود و مخلوق کوچک نامحسوس اش دشوار می کرد.
حالا که راجب قهرمان داستان درک مناسبی پیدا کردیم باید یاد بگیریم چجوری اون رو زنده کنیم و با ماجراجویی ها و عقاید ریز و درشتش خواننده ها رو جذب قهرمان اصلی بکنیم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
فرصت