
جملات زیبای کتاب فلسفهای برای زندگی اثر ویلیام اروین
یک راه بینظیر برای فرو نشاندن حرص و افزونطلبی دائمیمان این است که خود را متقاعد سازیم باید خواهانِ همان چیزهایی شویم که هماینک بهنقد در اختیار داریم.
ی کاش به مدت کوتاهی هم که شده، خودمان باشیم، زندگی خودمان را، صرفنظر از اینکه چگونه میتوانست باشد، زندگی کنیم.
هرگز ممکن نیست خوشبختی با تمنای داشتنِ چیزهایی که هماینک در اختیارمان نیست جمع شود»
همه آنچه در اختیار داریم، «امانتِ» سرنوشت است، که هر لحظه ممکن است بیاذن ما ــ در واقع حتی بیآنکه خبردار شویم ــ بازپس گرفته شود. از این رو «باید همه عزیزانمان را دوست بداریم
در حکومتهای خودکامه جهان باستان توانایی خواندن و نوشتن و انجام دادن محاسبات ریاضی (حساب) برای صاحبمنصبان حکومت از اهمیت زیادی برخوردار بود، حال آنکه توانایی در متقاعد کردن دیگران تا این حد مهم نبود. صاحبمنصبان فقط فرمان میدادند و زیردستان بیدرنگ اطاعت میکردند.
گویی سقراط با مرگ خود به دو نیم تقسیم شده بود: افلاطون و آنتیستنس؛ افلاطونی که اشتیاق سقراط به نظریه را به ارث برده بود و آنتیستنسی که میراثخوار اشتیاق سقراط به زندگی نیک شده بود
حتمالاً از میان کسانی که مجذوب سقراط شدند، برخی متأثر از نظریهپردازیهای او بودند و برخی دیگر متأثر از شیوه زندگی او. افلاطون به گروه نخست تعلق داشت؛ او در آکادمیاش بیشتر دلمشغول نظریههای فلسفی بود تا اشاعه پند و اندرزهایی در باب شیوه زندگی. در مقابل، آنتیستنس بهشدت تحت تأثیر شیوه زندگی سقراط قرار داشت؛ مکتب کلبیای که او بنیان نهاد، نظریهپردازی فلسفی را کنار گذاشت و در عوض بر پند و اندرزهایی متمرکز شد که باید آنها را برای حصول زندگی نیک به کار بست.
در این کتاب میآموزیم که ارزشمندترین چیز در زندگی ــ دستکم از دیدگاه رواقیان ــ حصول و حفظ آرامش است. از نظر رواقیان حفظ آرامش آن چیزی است که میتوان برای آن از همه چیز، ثروت باشد یا شهرت، درگذشت.
اگر علیرغم پیگیری نکردن ثروت، خود را ثروتمند یافتیم، باید از دارندگی خود بهره ببریم؛ مکتبی که از ریاضت حمایت میکند، مکتب کلبی است، نه رواقی. اما هرچند باید از ثروت و دارندگی بهره برد، نباید پایبندش شد. در واقع باید در حین لذت بردن از آن، درباره فقدان آن نیز تأمل کرد.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)