....... Flowers and snow

برف ها تند تند میباریدن و اجازه ی حرکت به گل ها نمیدادن، گل ها بسیار یخ بودند به طوری که انگار روی انها یخ بسته بود، برف تمام سعیش را میکرد با دونه هایی نرم و ریز بر روی گل ها ببارد که گلبرگ های گل را خراب نکند، بعد از چند ساعت برف کاملا ساقه ی گل هارا پوشاند، همه ی انها از سرما میلرزیدند.

برف بلاخره راضی به نباریدن شد، افتاب از بین ابر ها خودش را نشون داد و بیرون امد، باد کم کم همه ی ابر ها را برد و اسمان را صاف و ابی کرد. تنها چیزی که در ان اسمان ابی بود، خورشیدی درخشان بود که برف های رو گلبرگ ها را اب میکزد و به انها اجازه ی تنفس میداد، انها در زیباترین حالت خودشان بودند. خورشید به انها لبخند میزد، برف ان ها را خنک میکرد و باد گلبرگ هایشان را نوازش میکرد.

و بعد از چند روز رز ها بلاخره از سرما رهایی پیدا کردند اما این پایان ماجرا نبود چون برف نمیخواست گل هایش را رها کند....

امیدوارم خوشتون اومده باشه ✨⭐