جملات زیبای کتاب بادام اثر وون پیونگ سون
به قول مامانبزرگ، یک کتابفروشی مکانی است که دهها هزار نویسنده، زنده یا مرده، در کنار هم چیده شدهاند. اما کتابها بیصدا هستند. آنها در سکوت باقی میمانند تا اینکه کسی آنها را بردارد و ورق بزند. تنها آن موقع است که آنها داستانهای خود را بیرون میریزند، به آرامی و کامل، درست به اندازهای که من میتوانم از پسش بر بیایم.
بیشتر مردم میتوانستند احساس کنند، اما اقدامی نکردند. گفتند که همدردی میکنند، اما به راحتی فراموش کردند.
«هرچیزی اگر به اندازهٔ کافی و مداوم تکرارش کنی، معناش رو از دست میده. اول فکر میکنی داری اون رو یاد میگیری، اما با گذشت زمان احساس میکنی معنای اون تغییر میکنه و رنگ میبازه. بعد، بالاخره گم میشه. کاملاً رنگ میبازه تا سفید بشه.»
«نمیدونم. تو بالاخره به زندگیت ادامه میدی. مطمئنم دیگران هم به زندگی عادیشون بر میگردن، میخورن و میخوابن و به کارهای دیگهشون میرسن، هرچند نسبت به من بیشتر طول بکشه. هر چی باشه آدمها طوری طراحی شدن که پیش برن و به زندگیشون ادامه بدن.»
هرگاه زندگی با او شوخیهای وحشیانه کرده بود، گان به این فکر میکرد که زندگی مثل این است که مادرت لحظهای دستت را به گرمی و در امنیت گرفته و ناگهان بیهیچ توضیحی آن را رها کرده است. مهم نبود او چقدر سخت تلاش کرده بود آن را محکم نگاه دارد، همیشه در پایان طرد و رها شده بود.
«نرمال» بودن یعنی چی؟ یعنی مثل دیگران بودن. مکثی کردم و این بار پیامی طولانیتر تایپ کردم. اینکه مثل دیگران باشی یعنی چی؟ وقتی هر کسی با دیگری فرق داره، باید مثل کدام باشم؟
فکر میکنی تحمل همهٔ اینا تو رو قوی میکنه؟ این قدرتمند بودن نیست. وانمود کردن به قدرته.»
زندگی در حالی که جریان دارد، طعمهای مختلفی را به ما میچشاند. من تصمیم گرفتهام با آن مواجه شوم. با هرآنچه که زندگی به سوی من پرتاب میکند مواجه شوم، مثل همیشه. هر حسّی هم که داشته باشم، فرقی نمیکند.
نمیتونی این واقعیت رو که اون پدرته تغییر بدی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قشنگ بود،
و بادام در کل کتاب خیلی قشنگه!
موفق باشی
ممنون زیبا 🦋
دیالوگ های معروف p11 به لیست ‧₊˚🐈⬛✩𝗙𝗮𝘃𝗼𝗿𝗶𝘁𝗲 𝗽𝗼𝘀𝘁𝘀 ₊˚⛓️⊹♡ افزوده شد.
توسط 𝗔𝗶𝗸𝗼
ممنون گل 🧸 ❤️
دیالوگ های معروف p11 به لیست Favourite افزوده شد.
توسط 333
ممنون زیبا ❤️