عشق بی انتها p3

به کلاس اسنیپ میرویم من کنار دراکو میشینم و اسنیپ از پاتر سوال هایی میپرسد گه بلد نیست و فقط من بلدم و گرنجر دراکو و ما میخندیم و بالا خره کسی رسید که از پاتر ایراد بگیرد اسنیپ از هری پاتر و دوستاش ایراد میگرفت و فقط از من و دراکو و پانسی نمیگرفت تعجب اور است😳

کلاس تمام میشود خواهرم در هاگزمید است اون هنوز نمیدونه که با دراکو دوستم شب میشود......... من دراکو متوجه رفتار عجیب رون و هرمیون و هری میشویم یواشکی دنبال ان ها میرویم با کمال تعجب ان ها در ساعت از ۱۲گذشته به کلبه ی هاگرید میروند؟( هاگرید مردی نیمه غول است که ان را قبلا از هاگوارتز اخراج کرده بودند و الان شکاربان است که ریش های بلندی دارد) میبینیم که یک تخم اژدها دارد ( ما نباید اژدها داشته باشیم تو کل جادوگرا،) ان ها مارا میبینند فرار میکنیم میدویممم مک گوناگال جلوی مارا میگیرد ما همه چیز را میگوییم هری پاترو دوستاش از راه میرسند به داخل اتاق میرویم ان ها از دست ما نارحت هستند مک گوناگال از هرکدام ۵۰ امتیاز کم میکند ولیی..... گفت 5 نفر گفت: از شما دو تا هم کم میکنم شما چرا باید این موقع شب بیرون باشید؟ مجازات هم دارید.... بدبخت شدیممممممم

فلیچ ما را بیرون میبرد میگوید چرا نمی توانیم بچه ها را مانند قدیم مجازارت کنیم؟ از پاهاشان اویزان کنیم... صدای جیغشان بلند شوند ـ... به به! به جنگل میرویم با هاگرید!!!! انگار هری و دوستاش از دست مجازات راحتند جوری که نفس راحت میکشند

ما را به جنگل میبرد و میگوید......

ببخشید دستم خورد