سلام پارت چهار رو حتما بخون
*چیی ؟؟چرا این همه مدت به من نگقتید+-خب انگار باید برات توضیح بدیم*سریعععععع+-خیب من ۲روز قبل از مادر واقعیت زایمان کردم بچه ام مرد و خیلی ناراحت بودم یک دوست داشتم توی بیمارستان کار میکرد بهم گفت که این خانواده پدرشون (پدر مرینت)الان نیست و ماموریت هست مادر بچه هم که بیهوشه متوجه نمیشن که من بچه رو دادم به تو سابین:اما ..اما چطوری بهش میگی که بچه ات نیست:\میگیم مرده +-منم قبول کردم و بعد از این کار به تام گفتم و تا الان ما باهم زندگی کردیم*با شنیدن این حرف سابین و تام یک خاطره که منو دارن از اتاق نوزاد به پیش سابین میبرن و اکنز اونجاس و ... یکدفعه به خودم اومدم *شما وجدان ندارین چرا ۱۹سال منو از خوانواده ام جدا کردید؟؟+-ما بهت نیاز داشتیم مرینت *خیلی عصبانی بودم ناخداگاه افتادم و گریه کردم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
لطفا بعدی