میراکلس ماجراهای لیدی باگ و کت نوار پارت ۲

که باید هویتمونو به هم بگیم کت نوار : واقعا من همیشه منتظر این لحظه بودمممممم ارههههه لیدی باگ : باشه تو اول بگو کت نوار : باشه من ا ا درین اگرست هستم لیدی باگ : هه هه هه اره پس منم ادری بورزوا هستم ها ها کت نوار : پنجه ها داخل . دیدی منم لیدی باگ : 😱😱 که یهووووو

( هیچی میخواستم بتر سونمت هه هه) لیدی باگ : چییییی کت نوار : حالا تو بگو بانوی من لیدی باگ : من میترسم بهت بگم و همه چیز تموم شه کت نوار : نه نمیشه پلک پنجه ها بیرون لیدی باگ : باشه تیکی خال ها ناپدید دیدی من مرینت دوپن چنگم تیکی خال ها روشن کت نوار : باشه بانوی من بریم شام بخوریم لیدی باگ : باشه پیشی

(شام تموم شد صبح فردا) مرینت : دیدم که ادرین جلو دره با ماشین شخصیش ادرین : سلام خانم و اقای دوپن چنگ امدم با مرینت بریم مدرسه سابین : باشه مرینت بیا پایین مرینت : باشه

مرینت : گفتم سلام و گفتم پیاده بریم قبول کرد و رسیدیم که یهوووووووووو