امیدوارم از این داستان لذت ببرین
صبح زود بود ساعت شیش صبح از خواب پریدم اومدم آب بخورم که یهو... دیدم آب تو لیوان و پارچ آبی که کنار تختم رو میز گذاشته بودم نیست یه چیز قرمز رنگ توشه اولش ترسیدم و از جام بلند شدم سمت لیوان رفتم و یکم از مایعه توش رو مز مزه کردم آب توت فرنگی بود با خودم گفتم : اما من که دیشب تو لیوان آب ریختم آبه معمولی چشمام رو مالوندم و بعد رفتم دستشویی و به سر و صورتم آب زدم وقتی برگشتم دوباره تو لیوان آب معمولی بود
فقط اون شب این اتفاق نیوفتاده بود تقریبا هر شب این جوری میشه این اتفاق از یه هفته پیش شروع شد ولی امشب با شبای دیگه فرق داشت... تابلو ها لرزیدن چراغا روشن و خاموش میشدن یکی از قاب عکسا افتاد و شکست تلفن زنگ خورد جواب دادمش یکی سه ثانیه تو تلفن فوت کرد و بعد سریع قطع کرد
بعد سه دقیقه انگار نه انگار چیزی شده باشه همه چی به حالت عادی برگشت خوابیدم راستش من کسی بودم که موقع فیلم ترسناک به دوستام میخندیدم چون اونا از ترس جیغ میزدن و من انگار که دارم فیلم معمولی میدیدم بودم بهشون میگفتم : چتونه چرا میترسین این که ترس نداره😂 ولی الان خودم از ترس خوابیدم ساعت چهار صبح بیدار شدم ولی تو زندان بودم وقتی بیدار شدم همه جا تاریک بود چراغا چشمک میزدن انگار سوخته بودن اما مثل انسانی که داره جون میده اما تلاش میکنه که نمیره داشتن تلاش میکردن تا نسوزه یهو همه ی چراغا هم زمان خاموش شدن میشه گفت ترکیدن از ترس جیغ زدم یه صدای مثل باد تو فضا پیچید که میگفت :
نباید تو کارم فضولی میکردی حالا عاقبتشو میبینی😡
جیغ زدم و از خواب پریدم گوشیمو چک کردم صد و سه تا تماس از دوستام داشتم چهارم آوریل بود اما... اما روزی که من خوابیدم دوم اوریل بود یعنی من سه روز خوابیدم؟ یه نامه رو میز بود تو نامه با آب توت فرنگی نوشته شده بود : نباید تو کارم فضولی میکردی!!! عاقبتش رو میبینی...
اما من چیکار کرده بودم ناگهان خاطره ای تو ذهنم مثل چکش کوبیده شد... یک ماه پیش من تو شرکت فیلم سازی مستندی با عنوان : عجایب سرزمین ساخته بودم این مستند مثل بمب همه جا ترکید همه از مستندم خوششون اومد و دیدنش اولین سوژه ی من جیراین ها بودن جیراین ها موجوداتی هستن که به راحتی ذهن میخونن میتونن ذهنتو کنترل کنن یا حتی تورو به عقب برگردنن یا باعث بشن به خوابی چند روزه یا چند ماهه یا حتی چند ساله بری با بد موجودی در افتاده بودم...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلییییی قشنگ بودش آفرین👏👏👏👏👏👏
سلام آجی میکو اولین نفرم که داستانت رو خوندم خیلی عالی بود عاشقش شدم لطفا بیشتر بنویس و پارت بعدی رو زودتر بزار منم یه تست گذاشتم در حال بررسی است خیلی داستانت باحال بود ادامه بده حتماااااا حتماااااا حتمااااااااا💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️💖😘💖😘💖😘💖😘😘💖😘💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️💖❤️