های گایز بریم سراغ داستان
بچه ها قبل از اینکه داستان شروع بشه یه توضیح کوچیک بدم که این داستان به فصل ۴ میکراس هم ربط داره اگه میگین فصل ۴ نیمده باید بگم تا قسمت ۴ فصل ۴ اومده
از زبان مرینت/امروز خانوم بوستیه نیمد کلاس خیالم راحت شد میتونم تنها باشم بیشتر بچه ها رفتن خونه کسی توی کلاس نیست حتی توی مدرسه البته بیشتر تو کلاس هنر هستن دلم میخواد گریه کنم (تیکی+مرینت-)+مرینت چرا انقد ناراحتی اخه-چرا نباشم من:تیکی مرنت شکسن عشقی خورده بزار یکم تنها باشه گریه کنه +مگه تو میدونی شکست عشقی چه دردی داره من:اره چون من هیچیو درک نکنم اینیکیو درک میکنم
خب بریم سراغ داستان /-تیکی میخوام تنها باشم+مگه الان نیستی-نه منظورم اینکه میشه تو هم تنهام بزاری+اوکی از زبان ادرین /پلگ امروز خانوم نیمد خیالم راحت شد بزار یه زنگ به نینو بزنم صبر کن ببینم کیفمو تو کلاس جا گذاشتم (من:احمق خنگ ادری:تو یکی بدتر من: دارم برات وایسا ادری:وایسادم دیگه داستانو نمیزاری من:اوکی) ادری:رفتم کیفمو بیارم که یهو دیدم....
که یهو دیدم مرینت داره گریه میکنم از زبان مرینت/بعد اینکه تیکی رفت شروع کردم به گریه کردن که یهو دیدم یه نفر میگه چرا گریه میکنی برگشتم دیدم ادرین گفتم هیچی هیچی ادری گفت:پس چرا برای هیچی گریه میکنی مری:ام..امممم ....خب من:مری بگو دیگه تو دودقیقه پیش داشتی سر منو میخوردی الان ساکت شدی یهو مری:چی بگم،بگم من شکست عشقی خوردم اونم .........
ادری گفت:بگو دیگه مری گفت:چی من:اردو نخودد چی استاد داوینچی ادری:تو خفه من: هرهر تو ادم خوبه شدی حالا نکشیمون جنتلمن مری:اون نکشه من خودم میکشتم من: بریم سراغ داستان مری:چیز یعنی نه بابا شوخی کردم ادری: من بهترین دوستتم درسته مری :اره
ادری :پس بهم اعتماد کنو همه چیو بگو مری:ای وای دیرم شد الان مامانم نگرانم میشه من:اون وقت میگن من دوروغو هستم مری:تو خفه من:خب فکر کنم میخای دیدار بعدی سر عقدت با پی..... مری:غلط کردم مری:تیکیو براشتمو رفتم خونه پدر ماپرم هنوز نیمده بودن
تا خاستم برم تو اتاقم دیدم مامان بابام اومدن گفتم چرا انقدر دیر کردین گفتن :یه سوپرایز داریم قراره فردا ........
تمام تست بعدی«پس فردا اگه لایک زیاد باشه فرداو تو تست بعدی میگم پی.... کیه تازه داره جالب میشه بابای»
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)